روزبه نعمت اللهی از آن دسته خوانندگانی است که همیشه دغدغه مخاطبانش را در سر دارد و دائم به فکر ارائه کارهایی درخور سلیقه آنهاست، چرا که با صدا و سبک حماسی و خاص خودش توانسته مخاطبان خاص خودش را پیدا کند. روزبه در خانواده ای هنرمند چشم به جهان گشود.

خانواده ای که موسیقی را می فهمند و رد پای شان را به نوعی می توان در تمام کارهای روزبه یافت. مادرش، فرشته جواهری، موسیقی دان سنتی کشورمان است و کار انتخاب اشعار را هم پدرش برعهده دارد.

برادرش هم در چندین کار با او همخوانی و نوازندگی کرده است اما آنچه روزبه نعمت اللهی را از دیگر خوانندگان متمایز می سازد، موفقیت او در زمینه تجارت است و همین امر باعث شده که او فارغ از دغدغه های مالی به ضبط کارهایش و موسیقی فاخر خود ادامه دهد.

به نظر او یک آرتیست اگر بخواهد در تمام زندگی اش موفق باشد باید به نقطه ای برسد که تبدیل به یک برند شود و حضور نام او در هر عرصه ای ضامن موفقیتش باشد اما باید تمام شرایط برای تبدیل شدن به برند را داشت تا این اسم و رسم موقتی نباشد و با گذشت زمان از بین نرود.

درباره خودتان و نحوه ورودتان به عرصه موسیقی بگویید؟

- من فارغ التحصیل رشته موسیقی ام و ساز تخصصی ام ویولن است. مادرم موسیقی سنتی را به صورت حرفه ای کار می کند. پدرم محقق و استاد دانشگاه است و تعدادی از ترانه هایی که داشتم از جمله قطعه ایران را ایشان سروده اند.

پس به نوعی یک کار خانوادگی انجام می دهید؟

- دقیقا، کار یک کار خانوادگی است؛ چرا که پیام مدت ها هم خانه من بوده و با خانواده ما ارتباطی بسیار صمیمی دارد تا آنجا که خیلی از روزها من به جای پیام دانشگاه می رفتم و حاضری اش را می زدم تا اودر خانه موسیقی اش را کار کند.

سال 77 بود که شانس به من رو کرد و استاد شهبازیان نظارت بر اولین آلبوم من را به عهده گرفتند و تجربیاتشان را در آن کار به من منتقل کردند. مهمترین نکته درباره آلبوم اولم یعنی سرزمین مادری این بود که من از همان زمان متوجه شدم که باید برای موفقیت در عرصه خوانندگی برندسازی کرد.

روزبه نعمت اللهی طی 8 سال مخاطبانش را پله پله با خود آورده است تا امروز که یک سالن به خاطر او پر می شود. این نشان می دهد که طی این 8 سال کار برندسازی برای او به درستی اتفاق افتاده است.

منظورتان این است که هنرمند باید برند خود را بسازد؟

- بله؛ من معتقدم قبل از اینکه یک آلبوم به بازار راه پیدا کند باید قبل از ورودش تبدیل به یک برند شده باشد و به مردم اطلاعاتی درباره آن کار ارائه کرد. باید قبل از آنکه آلبومش به بازار بیاید مردم منتظر کار او باشند.

اگر یک خواننده قبل از ورود آلبومش تبلیغات بسیاری انجام داده باشد و در نهایت کار ضعیفی ارائه دهد، تبلیغات، اثر معکوس بر مخاطبان نمی گذارد؟

- حق با شماست. آلبوم اول یک خواننده باید با دست پر وارد بازار شود و اینکه شما تبلیغ کنید که ای مردم، همسایه ها من صرفا خواننده هستم و آلبوم ضبط کرده ام کافی نیست. اینکه شما یک اثر فاخر و هنری را روانه بازار کنید بخش مهم این تبلیغات است.

ما یک اثر را وارد بازار می کنیم، روی محتوای آن فکر ومشورت می کنیم، خود ما هم تحصیل کرده موسیقی هستیم. از انسان های بزرگی هم استفاده کردیم. حالا این آلبوم، آلبوم روزبه نعمت اللهی است که وارد بازار شده است اما هنوز برای او برندی ساخته نشده است.

حالا بر فرض مثال ما در فلان روزنامه یا فلان بیلبورد تبلیغ کنیم که آلبوم روزبه نعمت اللهی به بازار آمد، چه کسی روزبه را که اولین آلبومش منتشر شده می شناسد؟ به نظر من هیچ وقت یک تریبون خوب برای ارائه یک کار یا برندسازی برای یک کار وجود نداشته است، البته این تریبون وجود دارد ولی در اختیار موسیقی بی محتواست و باید روزی برسد که این تریبون در اختیار موسیقی فاخر باشد.

برای مثال اکثر موسیقی هایی که در سریال های ما پخش می شود موسیقی بی محتواست و این موسیقی تنها به این خاطر در ذهن مردم رسوب می کند که چندین ماه هر شب و یا هر هفته تکرار می شود و این خود نوعی تبلیغ است که ما حتی می توانیم با آن بدترین محصولات خودمان را به فروش برسانیم.

خیلی از دوستان ما هستند که آثار فاخری را روانه بازار کرده اند ولی به علت اینکه تریبونی در اختیار ندارند و سلیقه مردم تغییر کرده این کارها فروشی نداشته اند و شکست خورده اند.

 حالا برای این آرتیست شکست خورده دو اتفاق می افتد. اگر تمام پول خود را صرف ضبط این آلبوم ها کرده باشد دیگر توان ضبط آلبوم بعدی را ندارد چون تهیه کننده ها مثل سابق نیستند. حالا تهیه کننده ها از شما سوال می کنند چقدر خرج می کنی تا ما اسپانسر کار تو باشیم اما اگر توان مالی هم داشته باشد دیگر روحیه ضبط آلبوم فاخر را ندارد چرا که می گوید من تمام زندگی ام را خرج ضبط آلبومی هنری و فاخر کردم و حالا این آلبوم شکست خورده است.

برندسازی چه تاثیری بر فروش یک آلبوم دارد؟

- الان از ضبط یک آلبوم نمی توان پولی به دست آورد چرا که شما هزینه می کنید و10 تا سی دی مثل کار شما را پشت چراغ قرمز می فروشند 1000 تومان اما می توان از کارهای جانبی خوانندگی هزینه ها را جبران کرد اما همه این صحبت ها در گرو این است که شما به یک برند تبدیل شده باشید.

آنوقت است که حتی یک کنسرت یا حتی حضور در یک تیزر تبلیغاتی برای یک آرتیست می تواند پولساز باشد. وقتی یک هنرمند به درستی برندسازی شده باشد کمپانی های مختلفی می توانند اسپانسر او باشند و هزینه های مالی او را پوشش دهند.

برای آنکه شما تبدیل به یک برند شوید نیاز به یک مدیر برنامه لایق و خلاق دارید و نه به این خاطر که شما نمی توانید صحبت کنید، بلکه به این معنی است که یک مدیر برنامه خلاق، با برنامه ریزی صحیح خود می تواند در مدت زمان کوتاهی شما را به یک برند تبدیل کند.

وقتی شما به یک برند تبدیل می شوید چه خطراتی تهدیدتان می کند؟

- وقتی شما تبدیل به یک برند می شوید دیگر به خودتان تعلق ندارید، متعلق به مردمی هستید که صدای شما را می شنوند. با کوچکترین اشتباهی ممکن است شما به یک چهره منفور تبدیل شوید و با کوچکترین حرکت درستی به یک چهره تبدیل می شوید. وقتی شما به یک برند تبدیل شدید یک سری کارها را نمی توانید انجام دهید. کاری به جز خوانندگی را نمی توانید انجام دهید.

در هر جایی نمی توانید سرمایه گذاری کنید چرا که اگر آن شرکت کلاهبرداری انجام دهد همه آن را از چشم شما می بینند و حیثیت هنری شما زیر سوال می رود. پس باید چراغ خاموش تجارت کرد. من به جز کار خوانندگی ام از 16 سالگی کار تجارت می کردم. هم کار واردات کردم هم کار صادرات. در زمینه ساخت و ساز هم فعالیت داشتم و حالا تبدیل به یک برند شده ام. این برندسازی در فعالیت تجاری من هم نقش مثبت داشته است.

راز موفقیت من در زندگی هنری وتجاری ام این بود که خواننده هر مجلسی نبودم و هر کاری را برای به دست آوردن پول انجام ندادم تا برندی که می سازم برند قابل اعتمادی باشد و بتوانم فاغ از مسائل مالی و به دور از دغدغه های سر و کله زدن با تهیه کنندگان و تن دادن به خواسته های آنان تمام تمرکزم را روی کار موسیقی ام بگذارم.