نام آن ها برای همیشه در تاریخ ثبت شده است؛ اما نه بعنوان حاکمانی عادل. چرا که صفحات کتاب تاریخ پر است از ظلم و جنایت هایی که این حاکمان سیاه دل نسبت به مردمانشان انجام داده اند.
حاکمانی که با ایجاد رعب و وحشت در ملت، اعدام و شکنجه سعی در نگه داشتن حکومت خود داشته اند. این پادشاهان تا به حال باعث مرگ تعداد بسیار زیادی از مردم بی گناه شده اند.
شاه لئوپلد دوم
شاه لئوپلد دوم پادشاه بلژیک بود که در سال 1865 بعد از پدرش بر تخت نشسته و تا زمان مرگ بر این کشور حکمرانی کرد. قلمرو حکمرانی لئوپلد، کشور آزاد کنگو نام داشت که آن را در آفریقا تحت سیطره خود درآورده بود. او توانست با جمع آوری عاج فیل از این کشور به ثروت چشمگیری برسد. او پس از فهمیدن ارزش کائوچو اهالی دهکده را مجبور به جمع آوری شیره کائوچو می کرد. آنها باید هر روز سهمیه ای مشخص از شیره درختان را به ماموران ارائه می دادند، در غیر این صورت دست های آنها قطع می شد. او ارتش وحشت عمومی به راه انداخته بود که به دست تعداد زیادی از تبهکاران اداره می شد. این گروه هر روز به بهانه های مختلف مردم کنگو را به قتل می رساندند. طبق آمار بین 3 تا 5 میلیون کنگویی در زمان حکومت این پادشاه ظالم جان خود را از دست دادند. دولت بلژیک در سال 1908 مالکیت کنگو را از لئوپلد گرفت و تحت نظارت خود قرار داد اما لئوپلد به خاطر کارهای وحشیانه اش هرگز مجازات نشد.
آتیلا
آتیلا یکی از ظالم ترین حاکمان دنیا بود که بین سال های 434 تا زمان مرگش در سال 453 بر قوم هان حکومت می کرد و بزرگ ترین امپراتوری را در اروپا داشت. حتی نگاه کردن به چهره خالکوبی و سر عجیب و غریب او نیز وحشت در دل مردم می انداخت. او حتی پس از مرگ هم قوم وحشی بربرها را از خود به جا گذاشت. آتیلا بیشتر شهرهای اروپایی را فتح کرد. مردم بسیاری را کشت، خانه هایشان را آتش زد و اموالشان را به غارت برد.
کسانی که نمی خواستند جان خود را از دست بدهند چاره ای نداشتند جز اینکه به ارتش او ملحق شوند. در زمان حکومت او میلیون ها نفر جان خود را از دست دادند یا بی خانمان شدند.
آتیلا به طرز عجیبی از دنیا رفت و هیچ کس دلیل اصلی آن را نفهمید. برای اینکه کسی از مکان خاکسپاری او باخبر نشود، شخصی که او را دفن کرد نیز کشته شد.
نرون
نرون یکی از بی رحم ترین و خونخوارترین امپراتوران تاریخ و خواهرزاده کالیگولای وحشی بود. برای نرون پادشاهی و قدرت از چنان اهمیتی برخوردار بود که به خاطر آن حتی مادر و همسران خود را نیز کشت. نرون مخالف بسیار سرسختی برای مسیحیان بود تا جایی که شهر رم را به آتش کشید تا آنها را مقصر جلوه دهد. در این آتش سوزی تمام شهر رم از بین رفته و صدها هزار نفر از مردم بی گناه در آتش سوختند یا تمام زندگی خود را از دست دادند. در این زمان نرون به بالای تپه ای رفته و با نواختن چنگ، آتشی که برپا کرده بود را تماشا می کرد. پس از خاموش شدن آتش، نرون کاخ جدیدی ساخت و هر روز عده ای از مردم را به بهانه دست داشتن در این آتش افروزی دستگیر و آنها را زنده زنده جلوی حیوانات انداخته یا در آتش می سوزاند. پس از مدتی مردم دیگر طاقت نیاورده و علیه او شورش کردند که این شورش با خودکشی نرون پایان یافت.
فرانسیسکو پیزارو
فرانسیسکو پیزارو هرگز نتوانست بخواند یا بنویسد اما به خوبی می دانست که چطور بجنگد و شکنجه دهد، همین باعث شد تا به او نیز لقب یکی از بی رحم ترین حاکمان دنیا داده شود. پیزارو در اسپانیا به دنیا آمد ولی با لشگرکشی به پرو توانست حکمران این کشور شود. از مهم ترین کارهای او کشتار بی رحمانه اینکاهایی بود که پرو محل زندگی اصلی شان بود. پیزارو رهبر اینکاها، آتاهوآلپا را زندانی کرده و از قوم او درخواست مقدار زیادی طلا و نقره در عوض آزادی رهبرشان کرد. با اینکه آنها تمام طلا و نقره ای که او درخواست کرده بود را پرداخت کردند اما پیزارو به قول خود عمل نکرد و او را به قتل رساند. فرانسیسکو سرانجام به دست یکی از همراهان خودش به نام دیگو آلمارگوی کشته شد. دیگو پس از آن خود بر تخت پادشاه ینشست اما یک سال بعد او نیز در جنگ با اسپانیایی ها کشته شد.
ایوان مخوف
ایوان مخوف که در قرن 16 بر روسیه حکمرانی می کرد اولین تزاری بود که در این کشور لقب امپراتور گرفت. در زبان روسی به او عنوان گروزنی داده بودند که به معنی قدرت و توانایی است اما این لقب به خاطر جنایت ها و کشتار بی دلیلی که انجام می داد کم کم به مخوف تعبیر شد. او در زمان حکومت خود دیواری دور تا دور شهر مسکو ساخت تا از بیرون رفتن مردم از شهر جلوگیری کند. ایوان در مدت امپراتوری بین 500 تا 1000 نفر از مردم را روزانه به دلایل بسیار کوچک و بی اهمیت می کشت. ایوان حتی عروس خود را به خاطر پوشیدن لباس هایی که او نمی پسندید به شدت شکنجه کرد. به همین خاطر با پسر خود درگیر شده و در نهایت او را نیز به قتل رساند. کارهای ایوان بیشتر به دیوانگان شباهت داشت. او سرانجام در 55 سالگی و در زمان بازی شطرنج دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت. حاکمیت او آن قدر بی سر و سامان بود که روسیه تا چند دهه بعد دچار آشوب و کشمکش بود.
پل پوت
گفته می شود که پل پوت در زمان حکومت خود بر کامبوج و خمرهای سرخ از سال 1975 تا زمان مرگش در 1998 باعث مرگ بیش از یک میلیون نفر شد. این تعداد شاید نسبت به بقیه حاکمان ظالم کم باشد اما همین تعداد 20 درصد از تمام جمعیت کامبوج بودند. درست مانند استالین، پوت نیز یکی از بی رحم ترین افراد در مقابل رقبای سیاسی خود بود. در زمان حکومت پوت تعداد زیادی از مردم عادی تنها به خاطر کمبود غذا و محصولات دارویی جان خود را از دست دادند. پوت تمام آسیایی ها را مجبور به ترک کامبوج کرد و همچنین از مالکان خانه و زمین مالیات های بسیار سنگین می گرفت. پوت مردم را به بهانه های مختلف به صورت دسته جمعی اعدام کرده و در گورهای دسته جمعی دفن می کرد. او در سال 1998 در خانه خود توسط یکی از خمرهای سرخ دستگیر و کشته شد. حکومت پوت یکی از خونبارترین و رنج آورترین حکومت های دنیا شناخته می شود.
جوزف استالین
جوزف استالین یکی دیگر از ظالم ترین حاکمان دنیا بود که از سال 1922 تا زمان مرگش بر شوروی حکومت می کرد. دلیل اصلی لقب بی رحم که به او داده شد، نه تنها به خاطر کشتار مردم در طول رژیمش بود بلکه در زمان او مردم در نهایت فقر و تنگدستی به سر می بردند. تمام محصولات کشاورزی مردم مصادره می شد و همین باعث به وجود آمدن قحطی شدید و در نهایت مرگ تعداد بسیار زیادی از مردم شد. در زمان استالین مردم با کوچک ترین حرف یا حرکتی که از نظر او خواشیند نبود، دستگیر، تبعید یا به طرز مشکوکی ناپدید می شدند. آماری که پس از سقوط حکومت شوروی به دست آمد نشان می داد که در زمان استالین 800 هزار نفر به جرم های سیاسی و غیرسیاسی اعدام شدند که با تبعیدیانی که هرگز خبری از آنها به دست نیامد و قربانیان قحطی 3 میلیون نفر می شدند. همچنین این تعداد با کشته شدگان جنگ سرد به 60 میلیون نفر هم می رسید. استالین سرانجام در سال 1953 بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت.
شاه مسواتی سوم
در حدود 25 درصد از 1/3 میلیون نفر جمعیت سوایزیلند در جنوب آفریقا به بیماری ایدز مبتلا هستند. جایی که یکی دیگر از سنگدل ترین حاکمان دنیا، یعنی شاه مسواتی سوم حکمرانی می کند. مسواتی برای حل این مشکل ازدواج دختران زیر 21 سال را ممنوع اعلام کرد و برای کسانی که از این قانون سرپیچی می کردند، پرداخت یک گاو به عنوان جریمه قرار داد. این در حالی بود که خودش در همان زمان برای چهاردهمین بار با دختری 18 ساله ازدواج کرد و به خاطر اینکه کسی به این کار او اعتراض نکند یک گاو جریمه داد. مهمانی، خوشگذرانی و خرید اتومبیل های گرانقیمت از مهم ترین کارهای مسواتی به حساب می آیند، در حالی که مردم کشورش در فقر شدیدی به سر می برند. کوچک ترین خطا در مقر حکمرانی مسواتی مجازات اعدام دربر خواهد داشت. در سال 2001 او ورود تمام روزنامه هایی که کارهای او را نقد می کردند قدغن کرده و حتی آنها را به دادگاه کشاند.
مائو زادونگ
بسیاری مائو زادونگ را به خاطر مرگ ده ها میلیون نفر از مردم در 31 سال حکومتش می شناسند. مائو زادونگ از سال 1949 تا زمان مرگ، بر چین حکومت می کرد. تنها سرگرمی مائو کشیدن و نوشتن طرح های هنری با قلم مو بود و نام طرح های خود را مائتی گذاشته بود. در کنار مردمی که گاه و بی گاه به خاطر جرائم کوچک اعدام یا تبعید می شدند، عده دیگری که نمی توانستند این زندگی را تحمل کنند، به صورت دسته جمعی اقدام به خودکشی می کردند. طبق گفته های مائو 700 هزار نفر از مردم بین سال های 1949 تا 1953 اعدام شدند. در حدود 4 تا 6 میلیون نفر برای کار به اردوهای اجباری فرستاده و در آنجا به خاطر کار زیاد و گرسنگی جان خود را از دست دادند. این در حالی بود که مائو حتی کارهای روزانه خود را در تختخواب انجام داده یا در کنار استخر در حال استراحت بود.
ولاد دراکول
ولاد سوم یا ولاد دراکول یکی از ظالم ترین حاکمان تاریخ و پسر دراکول، ولاد دوم بود. او که بر منطقه والاچیا در رومانی فرمانروایی می کرد به خاطر بی لیاقتی در پادشاهی سه بار از حکومت عزل و دوباره با تلاش بسیار بر تخت نشست. او در تمام زمان حکومت خود به خاطر مجازات های سنگین و کشتار بی رحمانه مردم مشهور بود به طوری که سال ها بعد شخصیت دراکولا از او الهام گرفته شد. کوچک ترین مجازات های ولاد، بریدن لب ها، بینی و گوش های خلافکاران بود.
او مردم را به بهانه های کوچک دستگیر و نابینا می کرد یا حتی آنها را در خانه های خود به آتش می کشید تا زنده زنده بسوزند. طبق نوشته های موجود در کتاب ها در طول حکومت ولاد سوم ده ها هزار نفر از مردم بی گناه بدون دلیل کشته و اعدام شدند تا اینکه این حاکم بی رحم سرانجام در سال 1476 در نزدیکی بخارست و در جنگ با عثمانی ها کشته شد. آنها سر ولاد را از تن جدا کرده، بر نیزه ای گذاشتند و دور شهر نمایش دادند.