تا حالا چند بار این تصاویر را دیده اید؟ نیما فلاح با لباس غواصی؟ سحر ولدبیگی روی سقف ماشین مسابقه ای؟ محمدرضا فروتن معلق از طناب راپل؟ بهنوش بختیاری و الناز شاکردوست روی ریل راه آهن و داخل قایق و رویموتور چهارچرخ داخل جنگل؟ و فرزاد حسنی با لباس های متفاوت سوار بر یک ماشین جیپ نظامی قدیمی؟
اگر دیده اید که هیچ، اگر ندیده اید، بهتر است منتظر انتشار یکی از اولین نمایش های واقعی ایرانی باشید. نمایش واقعی که سازندگان آن ادعا می کنند آن را در 70 ساعت پیاپی با 8 تا 10 دوربین همزمان ساخته اند. هر چند هنوز از «رالی ایرانی» و مراحل تدوین وزمان پخش آن خبری درز نکرده است اما همه آنچه می خواهید درباره این نمایش واقعی بدانید، اینجاست.
آرش معیریان که پیش از این از او فیلم های سینمایی جدی و طنز دیده بودیم، گویا این بار با توضیحات تهیه کننده این مجموعه قانع شده است که دست به یک کار بدیع برای شبکه خانگی بزند. مجموعه ای که مدعی است هیچ شباهتی با تولیدات مرسوم تلویزیون یا سینمای ایران ندارد.
سعید ابوطالب که پیش از این به عنوان یک مستندساز اجتماعی و گاه مستندساز علمی شناخته می شد، حالا طراح و تهیه کننده این مجموعه است؛ او آن را یک «رئالیتی شو» یا نمایش واقعی می نامد و نام فیلم – مسابقه را برای این ژانر جدید در سینمای ایران انتخاب کرده است.
نترسیدن از ارتفاع؛ مهمترین پارامتر انتخاب بازیگر برای رالی ایرانی
طبق شنیده ها طی چند ماه خیلی از بازیگران معروف و چهره های سینمایی و تلویزیونی به دفتر ساخت این فیلم رفت و آمد کردند وبا خیلی های دیگر صحبت تلفنی انجام شد. انتخاب هم برای گروه تهیه مشکل بود و هم برای بازیگران چون هر دو طرف نمی دانستند چه اتفاقی منتظر آنهاست اما گویا ابوطالب به عنوان تهیه کننده و معیریان به عنوان کارگردان، ساعت ها با بازیگران مطرح گفت و گو کردند تا به نتیجه برسند.
معیریان معتقد بود باید بازیگرانی انتخاب شوند که ترس از ارتفاع نداشته باشند. باید جسارت غواصی و توان موتورسواری و حس و حال خوابیدن در چادر در جنگل و تحمل تشنگی و گرسنگی را داشته باشند.
مهمتر اینکه باید خلاق و بداهه پرداز باشند. در نهایت برای اولین مجموعه رالی ایرانی یا به عبارت بهتر برای اولین مسابقه، یک مجموعه طلایی شکل گرفت.
محمدرضا فروتن و الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، سحر ولدبیگی، نیما فلاح و سیروان خسروی برای شرکت در مسابقه رالی انتخاب شدند و فرزاد حسنی که بدش نمی آمد خودش هم جزو مسابقه دهنده ها باشد، به عنوان داور، جلوی دوربین آرش معیریان رفت.
8 فیلمبردار به طور همزمان فیلمبرداری می کردند
به گفته دست اندرکاران این برنامه، اولین قسمت این فیلم در بازه زمانی 3 شبانه روز و بدون وقفه و به صورت مستمر ساخته شد. به همین دلیل به یک گروه تهیه بزرگ نیاز بود. بیش از 8 فیلمبردار به طورهمزمان فیلمبرداری می کردند.
گروه عظیم صحنه و کارگردانی وتولید در این بازه کوتاه زمانی دائما در حال تغییر لوکیشن بودند. همزمان تغییرات لازم در فیلمنامه اعمال می شد. گروه تدوین سر صحنه پلان ها را چک می کرد و هارد دوربین های اچ دی را به کامپیوترهای همراه گروه منتقل می کرد و باز تصویربرداری ادامه پیدا می کرد.
وقتی فروتن در شمال سر از خانه دکتر افروغ درآورد
اما در دی وی دی «رالی ایرانی» باید منتظر چه چیزی باشیم؟ ماجرا از یک رستوران در تهران شروع می شود. هر گروه دفترچه راهنمایی را انتخاب می کند که مسیر و وسیله نقلیه روز اول را برای آنها مشخص می کند.
زوج نیما فلاح و سحر ولدبیگی در یک گروه قرار دارند انتخاب اتفاقی آنها هواپیمای اختصاصی است که آنها را به شهری در شمال کشور خواهد برد. گروه های دیگر به شانس آنها غبطه می خورند اما مسئله با همین انتخاب شروع می شود... در روزاول بازیگرها و گروه های تولید از سه نقطه دور در مسیر تهران تا شمال کشور کاملا از هم بی خبرند.
برای هر گروه اتفاقات عجیب و پیش بینی نشده ای رخ می دهد که نمی دانند آیا این جزو قصه فیلم است یا یک اتفاق واقعی است. در پایان روز اول مثل هر مسابقه رالی واقعی همه گروه ها به یک ایستگاه مشترک می رسند. هیچ کس جز گروه کارگردانی از ماجرای اتفاق افتاده در مسیر و ماجراهای پیش روی بازیگران مطلع نیست.
روزدوم سخت تر وهیجان انگیزتر از روز اول شروع می شود. از هر گروه یک نفر باید غواصی کند. آن هم در حالی که گروه خانم ها مسابقه را رها کرده و مشغول دفن لاشه گرازی است که شب پیش به چادرشان حمله کرده و با شلیک نگهبان محوطه کشته شده است.
بازی روز دوم در جنگل ادامه پیدا می کند. بعد از حمله گراز حالا موتوری که الناز شاکردوست می راند، در یک سراشیبی تند در جنگل سقوط می کند. او و همراهش بهنوش بختیاری آسیب می بینند. از طرف دیگر در یکی از گروه ها، سیروان زمین می خوردو فروتن میلی به بندبازی در جنگل ندارد!
با تاریکی هوا 4 بازیگر اصلی و گروه فیلمبرداری همراه آنها در جنگل گم میشوند. هیچ کس نمی داند که این ماجرا جزئی از فیلم است یا یک اتفاق پیش بینی نشده. شاکردوست سوار آمبولانس شدن و ترک ادامه رقابت را نمی پذیرد.
هر سه گروه باید شب را در یک خانه روستایی بمانند. ظهر روز سوم همه بازیگرها تصمیم می گیرند مسابقه را ادامه ندهند و با هم از خط پایان عبور کنند. فرزاد حسنی که بعد از سختی های روز اول یک شب را استراحت کرده مانع ترک مسابقه می شود و البته تهدیدشان می کند که ما نمی گذاریم هیچ کدام از شما به خط پایان برسید.
گروه کارگردانی همه ماجرا را ثبت می کنند. جنگل به صحنه جنگ تبدیل می شود. فروتن سر از خانه روستایی دکتر عماد افروغ در یکی از روستاهای شمال درمی آورد. گروه شاکردوست و بهنوش بختیاری راه را گم می کنند و باقی ماجرا که باید دید و لذت برد ... این فیلم – مسابقه یا هر چیزی دیگر یک اتفاق جدید در این رسانه است که فروتن از آن به چیزی شبیه «گیم» نام می بردو زوج جوان شرکت کننده یعنی سحر ولدبیگی و نیما فلاح آن را تجربه ای بی نظیر در زندگی شان می دانند.
اما همه این ماجراهای پرشتاب روز فقط دلیلی برای گپ های شبانه آنها دور آتش است. جایی که سیروان ترانه های جدیدش را روی ارتفاعات بلند و مه گیر شمال کشور می خواهند و فروتن هنوز باور ندارد که همه اتفاقات پیش آمده برای آنها جزئی از سناریو و طراحی گروه کارگردانی بوده است.
حالا باید صبر کنیم و ببینیم خروجی کار چند گروه تدوین که روی حجم زیادی از راش ها کار می کنند چه خواهد بود.
همه چیز براساس بداهه بازیگران پیش رفت
ابوطالب طراح این مجموعه می گوید: «در این ژانر یا گونه سینمایی، یک فیلمنامه دقیق و تو در تو وجود دارد که تنها گروه تولید و کارگردانی از آن مطلع هستندو بازیگران چیز دقیقی از فیلمنامه نمی دانند و دیالوگی برای آنها نوشته نشده. جذابیت فیلم در همین عکس العمل های لحظه ای بازیگران است. از نظر گروه کارگردانی همه چیز از پیش طراحی شده اما روند قصه به تصمیم آنی و خلاقیت بازیگران بستگی دارد و می توانند مسیر فیلم را تغییر بدهند. این دقیقا یعنی رئالیتی شو (Reality show) یا نمایش واقعی.