سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://facebook69.ParsiBlog.com
یه وبلاگ با همه نوع مطلب برای سرگرم شدن 
قالب وبلاگ
محبوب کن - فیس نما ویندوز هشت به بازار امد

ه گزارش آخرین  به نقل از  همشهری‌آنلاین، از این محصول بعنوان بزرگترین گام مایکروسافت در سه دهه اخیر یاد شده که همزمان با عرضه تبلت شرکت موسوم به "سرفیس" معرفی شده است.استیو بالمر مدیرعامل شرکت در این باره گفت: "ویندوز هشت تصور فعلی در مورد رایانه‌های خانگی را متحول خواهد کرد. ما با طراحی این ویندوز فصل جدیدی را هم برای فعالیت‌های مایکروسافت و هم برای مشتریانمان گشودیم."استفاده از این سیتسم عامل جدید برای کاربران آسانتر است و مزیت آن نسبت به نمونه قبلی ویندوز سازگاری آن با محیط لوح رایانه‌ها و تلفن‌های هوشمند است.از نقاط قوت دیگر این سیستم عامل قابلیت استفاده از صفحات لمسی بجای موس و کیبرد عنوان شده است.شرکت آمریکایی سعی دارد با ارائه این محصول انقلابی، بازار رایانه های خانگی را که مدتی است تحت تاثیر آیفونها و آیپدهای شرکت اپل و نرم افزار آندروید گوگل کساد شده است، دوباره پر رونق کند.این درحالیست که تنها چهل و هشت ساعت پیش، اپل یکی از محصولات جدید خود موسوم به "مینی آی پد" را معرفی کرده است.


[ جمعه 91/8/5 ] [ 2:0 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما معرفی Apple iPhone 5

در تاریخ 9 ژانویه 2007 بود که استیو جابز فقید به روی صحنه آمد و برای اولین بار آیفون را معرفی کرد.
یک تلفن هوشمند که در نگاه اول به نظر خیلی‌ها کمبودهای فراوانی داشت. بعضی‌ها به دوربین 2 مگاپیکسلی آن انتقاد می‌کردن و بعضی‌ها هم حتی به قفل بودن بلوتوس آن. اما فقط کافی بود یک بار آیفون رو در دستانتان بگیرید تا مطمئن شوید که با یک محصول کاملا متفاوت رو به رو هستید. یک محصولی که برای یک انقلاب ساخته شده بود، نه تکامل.

هیچکس نمی‌تواند بگوید آیفون یک اسمارت‌فون صد در صد کامل بود و هیچ کمبودی نداشت اما هیچکس هم نمی‌تواند این حقیقت را کتمان کند که آیفون آغاز یک انقلاب در تلفن‌های هوشمند بود. یک انقلاب که حاصلش بازار داغ این روزها است.


سال‌ها گذشت و سال به سال آیفون به تکامل رسید. مدل‌های جدید ، ایده‌های جدید که تقریبا همه آن‌ها موفق بودند تا به امسال رسید و پس از یک سال با شایعات فراوان بالاخره iPhone 5 توسط تیم کوک رسما معرفی شد. یک محصول جنجالی و خاص. اگر بخواهیم در یک جمله آیفون جدید را توصیف کنیم بهتره بگیم یک آیفون کشیده. قطعا بارزترین تفاوت این آیفون نسبت به آیفون‌های قدیمی‌تر همین کشیدگی یا به اصطلاح دراز شدن این محصول می‌باشد، دقیقا در راستای همان شایعاتی که در طول سال شنیدیم. البته این کشیدگی با نازک شدن و سبک شدن همراه بوده. شاید باور کردنش ساده نباشه اما وزن iPhone 5 به 112gr کاهش پیدا کرده. شاید بد نباشه ذکر کنیم که برترین رقبای آیفون یعنی Galaxy S III و Lumia 920 به ترتیب دارای وزنی به اندازه 133gr و 185gr می‌باشند.
و اما ابعاد؛iPhone 5 دارای ابعادی برابر 7.6*58.6*123.8 میلی‌متر می‌باشد.
به طبع به همراه این کشیدگی صفحه نمایش آیفون نیز بزرگتر شده، بالاخره پس از گذشت چندین نسل آیفون سنت شکنی کرده و صفحنه نمایش از 3.5 اینچ به 4 اینچ افزایش پیدا کرده است. یک صفحه نمایش فوق العاده 4 اینچی به همراه تکنولوژی Retina که رزولوشنی برابر 1136*640 پیکسل (326 ppi pixel density) رو برای شما به ارمغان می‌آورد. البته ناگفته نماند Gorilla Glass نیز اینجا است تا صفحه نمایش فوق العاده iPhone 5 را در برابر انواع خطرات محافظت کنه.


اما نکته عجیبی که مدت زمانی‌است منتقدان به آن می‌پردازند اینترفیس یکنواخت آیفون بوده که از نسل اول تا همین iPhone 5 تغییر بزرگی رو به خود ندیده است. شاید یکنواختی بیش از حد iOS باعث شده انتقادهایی به سمت اپل روانه شود، انتقادهایی که شاید پر بیراه نباشند. نکته جالب اینجا است که پس از این تغییر سایز به وجود آمده در iPhone، اپل باز هم دست به تغییرات خاصی نزده و تنها یک ردیف آیکون به منو اضافه کرده است. این همه ثبات و عدم ایجاد تغییر در اینترفیس iOS واقعا نشان از اعتماد به نفس عجیب اپل در طراحی ظاهر سیستم عاملش داره ولی به نظر شاید بد نباشه که اپل یه خلاقیتی در این ضمینه به خرج بده، iOS پس از گذشت این همه مدت مخصوصا برای کاربران قدیمی واقعا یکنواخت شده.

پس از بحث در مورد صفحه نمایش و سایز iPhone 5 شاید بد نباشه به سراغ سخت‌افزار این محصول بریم. شاید خیلی‌ها انتظار داشتند به رسم هر ساله اپل دوباره پردازنده آیپد جدید رو در آیفون جدید ببینند (یعنی پردازنده A5X که در آیپد جدید استفاده شد)، اما این‌بار اپل مستقیما پس از پردازنده A5 که در iPhone 4S استفاده کرده بود به سراغ پردازنده A6 رفت.
اپل ادعا دارد پردازنده A6 دو برابر نسل قبلی سرعت دارد. این واقعا خوبه!‌ دو برابر؟‌ تا اینجا فوق العاده‌است ولی شاید سوال اصلی این باشه چه استفاده‌ای قراره از این سخت افزار فوق العاده بشه؟
این آیفون جدید همانند نسل قبلی در سه حافظه 16\32\64 گیگی عرضه خواهد شد و یک رم یک گیگی هم آماده‌است تا نیازهای شما رو همه جوره پاسخ بده.


اما اگر درباره دوربین بپرسید باید بگم در اینجا نمونه ‌ای تکامل یافته از دوربین iPhone 4S رو داریم.
یک دوربین iSight فوق‌العاده 8 مگاپیکسلی دارای امکاناتی هم‌چون Face Detection , Touch Focus , HDR و البته Panorama است. از نظر فیلم‌برداری هم خیالتون راحت، مثل نسل قبلی می‌تونید روی کیفیت 1080p حساب کنید. شاید نکته مثبت دوربین، عکاسی در طول فیلم‌برداری باشه، تصور کنید می‌تونید در حین فیلم‌برداری Full HD هر وقت دوست داشتید به عکاسی هم بپردازید. از نظر دوربین دوم هم خیالتون راحت، اپل FaceTime محبوب خودش رو فراموش نکرده. از این به بعد شما می‌تونید از یک FaceTime HD لذت ببرید که دیگه فقط به اینترنت شبکه وایرلس محدود نیست. این یعنی با استفاده از شبکه های 3G و 4G می‌تونید از FaceTime لذت ببرید اونم با کیفیت HD.(هر چند برای ما ایرانی ها این خبر چندان هم خوش نیست!)

 

خب از سخت افزار گذشته به مهم‌ترین بخش مربوط به هر تلفن هوشمند یعنی سیستم عامل می‌رسیم. مثل همیشه iOS که بدون شک یکی از بهترین سیستم عامل‌های گوشی‌های همراه می‌باشد آماده‌است تا بهترین تجربه رو در اختیار شما قرار دهد. برای iPhone 5 آخرین نسخه از این سیستم عامل یعنی iOS 6 درنظر گرفته شده تا با امکانات جدیدش حسابی لذت تجربه این آیفون جدید رو به بینهایت برسونه. همان‌طور که قبلا گفته شد iOS 6 برای iPhone 5 دچار تغییراتی شده و از این به بعد در هر صفحه یک ردیف آیکون بیشتر قرار داشته و همین‌طور نرم افزارهای اپل هم نظیر iWork و iPhoto دچار بازنویسی شده‌اند تا همگی برای این آیفون جدید آماده شوند.
در رابطه Appهای قدیمی هم نگران نباشید. برای جبران اختلاف سایز اپل در اینجا یک قاب به دور نرم‌افزارها قرار داده تا شما بتوانید از انبوهی از نرم‌افزارهای موجود در AppStore استفاده کنید. توسعه دهندگان هم می‌تونن به سادگی نرم‌افزارهای خود را به روز کرده و با رزولوشن جدید iPhone 5 هم هماهنگ سازند.

در شب کنفرانس اپل به همراه معرفی آیفون جدید و سری آیپادهای جدید از هدفون جدید خودش یعنی EarPod رونمایی کرد. اپل ادعا دارد بر روی طراحی این محصول 3 سال کار شده که بهترین تجربه رو از موسیقی برای شما به ارمغال بیاره. این هدفون جدید دارای یک میکروفن برای مکالمه بوده و هم‌چنین از یک ریموت کنترل نیز بهره می‌برد. EarPod همراه iPhone 5 و iPodهای جدید ارایه شده و هم‌چنین با قمیت 29دلار در بازار آزاد عرضه خواهد شد. اپل ادعا دارد EarPod توانایی رقابت با هدفون‌های حرفه‌ای را دارد، به هر صورت باید منتظر بود تا تست‌های مختلف روی این محصول انجام گیرد.

لیست مشخصات

2G Network , GSM 850/900/1800/1900 GSM A1428 - CDMA 800/1700/1900/2100 CDMA A1429
3G Network , HSDPA 850/900/1900/2100 GSM A1428 - CDMA2000 GSM A1429
4G Network , LTE 700MHz Class 17/1700/2100 GSM A1428
LTE 850/1800/2100 GSM A1429
LTE 700/850/1800/1900/2100 CDMA A1429

Dimensions 123.8*58.6*7.6mm
Weight 112gr

Display LED-Backllit IPS TFT Capasitive Touchscreen
Size 4inch 640*1136 (326ppi pixel Density) 16M Color
Protection Corning Gorilla Glass
Oleophobic Coating

Wi-Fi 802.11 a/b/g/n Dual Band , Wi-Fi Plus Cellular
Bluetooth v4.0 with A2TP
USB v2.0
GPRS & Edge

(Primary Camera 8MB (LED Flash
Auto Focus , Touch Focus
Simultaneous HD Video and image Recording
GeoTagging , Face Detection , Panorama , HDR
Full HD 1080p 30fps Video

(Second Camera 1.2MP (For FaceTime
FaceTime HD 720p
Over Wi-Fi & 3G/4G

Apple A6
1GB RAM
16/32/64GB Storage

Apple iOS 6

آیفون جدید رسما معرفی شد و مثل همیشه حسابی سر و صدا به پا کرد.

خیلی‌ها مثل همیشه عاشق محصول جدید اپل شدند و خیلی‌ها هم جای ایده و تحولات بیشتر رو در آیفون جدید خالی دیدند و انتظارات بیشتری از اپل داشتند.

بعضی‌ها هم بازم مثل همیشه از یکی دیگر از محصولات اپل منتفر شدند و اون رو به رگبار انواع انتقادات منطقی و غیر منطقی بستند.

نظر شما چیه؟ به نظرتون iPhone 5 موفقیت خانواده خوش‌نام آیفون رو تکرار خواهد کرد یا تبدیل خواهد شد به یک شکست بزرگ؟

اما سوال بزرگ شاید این باشه که آیا در آیفون جدید میشه ایده‌های ناب و انقلابی اپل رو دید یا نه ؟ iPhone 5 رو یک انقلاب بزرگ می‌بینید یا فقط یک تکامل؟

منتظر نظرات شما هستیم.


[ پنج شنبه 91/8/4 ] [ 4:41 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما نقد و بررسی کامل بازی FIFA SOCCER 13
در سری بازی‌های فیفا، گیم‌پلی همیشه حرف اول را می‌زند؛ زیرا این بخش به تنهایی بازیکن را به انجام بازی ترغیب خواهد کرد. اگر در ابتدای کار بخواهیم تنها در یک جمله، گیم‌پلی FIFA 13 را توصیف کنیم باید گفت که بازیکنان در این نسخه علاوه بر آزادی عمل باورنکردنی، در تمامی مناطق زمین با هوش مصنوعی فوق‌العاده Dynamic روبه‌رو خواهند شد که وقایع را کاملاً متفاوت با هر مسابقه دیگر رقم خواهد زد. اگر بخواهیم این جمله را کمی بسط دهیم بهتر است اینگونه بیان کرد که در این نسخه بازیکنان شاهد پویایی خاصی در طول مسابقات خواهند بود که این امر برای آن‌ها تداعی کننده فوتبالی واقعی خواهد بود؛ برنامه‌های تیم‌ها به قدری زیاد و متنوع می‌باشد که در هر رقابت ممکن است چیز جدیدی را تجربه کنید. این پیشرفت که در واقع باعث ایجاد تغییرات زیادی در بازی شده، اما چنین تغییراتی هیچگاه به تنهایی برای موفقیت یک بازی کافی نخواهد بود و EA نیز به خوبی بر این امر واقف بوده و از این رو عوامل دیگری را نیز در این عنوان دخیل کرده است. سیستم پاس‌دهی همانند گذشته به صورت Pro Passing خواهد بود اما دو تغییر در آن ایجاد شده که تغییر اول با نام First Touch Control شناخته می‌شود و اگر بازیکن، مهارت دریافت توپ را نداشته باشد و شما نیز دکمه سرعت را همزمان نگاه داشته باشید، توپ رابه خوبی دریافت نخواهد کرد. تغییر دوم به نحوه پاس دادن و جایگیری بازیکنان باز می‌گردد؛ به عنوان مثال اگر بازیکنی در موقعیت مناسبی نسبت به دارنده توپ قرار نگرفته باشد و بخواهید تک ضرب به او پاس دهید، در اغلب موارد با مشکل مواجه خواهد شد. از طرفی خستگی بازیکنان بر روی هر دو آیتم یاد شده تاثیرگذار خواهد بود. برخلاف نسخه قبلی که خستگی بازیکنان گاهی اوقات موجب مصدومیت آن‌ها می‌شد، در این نسخه در دقایق پایانی نیمه دوم و یا در وقت‌های اضافه امکان رخداد این اتفاق بیشتر خواهد بود. سیستم شوت زدن نیز با توجه به باگ‌های زیادی که در نسخه FIFA 12 وجود داشت، کاملاً بهبود یافته و دیگر در هر زمان و به هر شکل قادر نخواهید بود با از پشت محوطه جریمه توپ را به گل تبدیل کنید، این‌بار برای عبور از دفاع حریف و گل‌زنی، باید شیوه‌های جدیدتری استفاده کنید. سیستم دفاعی بازی نیز همانند گذشته به دو حالت Tactical Defensive و Legacy Defensive وجود خواهد داشت که بی‌شک حالت اول بسیار جذاب‌تر و البته سخت‌تر نیز خواهد بود. یکی دیگر از مشکلاتی که در FIFA 13 برطرف شده، سیستم Impact Engine می‌باشد که در نسخه قبلی به دلیل اولین سال استفاده از این سیستم با مشکلات عدیده‌ای همراه بود. خوشبختانه پس از تجربه ساعت‌ها از این نسخه تنها 1 یا 2 بار شاهد برخوردهای عجیب بوده‌ام که البته در بخش آنلاین بازی رخ داده بود. همچنین لازم به ذکر است که بازی به کمک سیستم‌های Move و Kinect نیز قابل اجرا خواهد بود که البته با کینکت صرفاً می‌توان به ارائه برخی دستورات، تغییرات سیستم بازی و انجام تعویض‌ها بسنده کرد و با کنترلر Move نیز می‌توان در بخش مشخص شده‌ای به بازی پرداخت که نسبتاً خوب طراحی شده است؛ با این حال حضور یا عدم حضور آنان، نکته مثبت یا منفی برای بازی تلقی نخواهد شد.
در ادامه بررسی گیم‌پلی، بهتر است به بخش‌های اصلی بازی اشاره کنیم که در این نسخه بسیار زیاد هستند. همانند گذشته در اولین گام باید تیم محبوب خود را انتخاب کرده و آن را در بخش‌های جهانی ساپورت کنید، این قسمت با نام Support Your Club شناخته می‌شود. در این نسخه سیستم پولی نیز در بازی وجود دارد که همانند گذشته با بازی‌های آنلاین یا در بخش‌های دیگر می‌توانید علاوه بر کسب امتیاز و بالاتر بردن Rank خود، به دارایی‌های خود بیافزایید. به کمک این امتیازات می‌توانید آیتم‌های زیادی را خریداری کنید که با توجه به Level بازیکنان در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد، از میان آن‌ها می‌توان به لباس‌های اضافی برای برخی تیم‌ها، خرید امتیاز برای بخش Season، خرید خوشحالی پس از گل، کفش و دیگر اقلام مشابه اشاره کرد. در FIFA 13 بخش‌های جدید بسیار زیادی وجود دارند که مهم‌ترین آن را می‌توان Game Skill دانست. در این قسمت بازیکنان باید به انجام مینی‌گیم‌های مختلفی بپردازند که باید در هر یک، کار خاصی را در زمانی مشخص انجام دهند تا از سطح مورد نظری که در آن قرار دارند عبور کرده و به سطحی دیگر وارد شوند. در مجموع 4 سطح برای هر بازی وجود خواهد داشت و بازیکنان باید به کارهایی نظیر زدن ضربات پنالتی به نقاط مشخص، دریبل موانع، سانتر کردن توپ در سطل‌هایی آبی رنگ و زدن ضربات ایستگاهی به نقاط مشخص، بپردازند. از بخش‌های جدید دیگر می‌توان به Game of the Week و Live Fixture اشاره کرد که در بخش اول مهم‌ترین بازی‌هایی که در سطح جهان و در هر هفته برگزار می‌شود برای بازیکنان قرار داده خواهد شد. ترکیب‌ها، مصدومان و محرومان دقیقاً همانند یک فوتبال واقعی بازسازی شده‌اند. در بخش دوم بازیکنان تیم مورد علاقه خود را انتخاب می‌کنند و سپس می‌توانند چهار بازی‌ که این تیم در هفته‌های پیش‌رو باید انجام دهد را به صورت متوالی انجام دهند. البته از بخشی جدید به‌نام Challenge نیز نباید غافل شد که هر چند روز با یک بازی حساس که در دنیای واقعی اتفاق افتاده است آپدیت خواهد شد. به عنوان مثال در یک مسابقه، بازیکنان باید دیدار منچسترسیتی و بروسیا دورتموند را درChampions League، از پنالتی بالوتلی شروع می‌کردند و بازی را با پیروزی به اتمام میرساندند؛ امتیاز دریافتی نیز مطابق درجه سختی انتخابی شما در ابتدای بازیست. در پایان بررسی بخش آفلاین نیز باید به Career Mode بپردازیم که همیشه برای افرادی که آنلاین بازی نمی کنند، اهمیت ویژه‌ای دارد که در این نسخه با پیشرفت‌های چشمگیر، بیش از پیش طرفداران خود را سرمست کرده است. در این قسمت بازیکنان می‌توانند همانند گذشته کار را به عنوان مربی یا بازیکن آغاز کنند و در صورت ساخت بازیکنی در بخش Virtual Pro می‌توان از او در تیم موردنظر نیز استفاده کرد. در این بخش مهم‌ترین تغییرات را می‌توان به نحوه نقل و انتقالات و همچنین توانایی هدایت کردن تیم‌های ملی نسبت داد که به واقع عالی کار شده است و در صورت عملکرد مناسب، پس از چند فصل پیشنهادهایی را از مدیر برنامه‌های خود دریافت خواهید کرد. سیستم نقل و انتقالات هم به واقعیت نزدیک‌تر شده و به عنوان مثال پس ار ارسال پیشنهادی برای یک بازیکنان، باشگاه او اگر با این انتقال مخالف باشد دلیل خود یا رقم موردنظر را برای شما ارسال خواهد کرد. همچنین پیش از شروع رقابت‌ها و در فصل اول می‌توانید انتخاب کنید که تیم شما در رقابت‌های اروپایی حضور داشته باشد یا خیر؛ پس توصیه می‌کنم این بخش را به هیچ وجه از دست ندهید.
در آخرین بخش از بررسی گیم‌پلی به سراغ قسمت آنلاین بازی خواهیم رفت که بدون شک بسیاری از ما ساعت‌های زیادی را صرف آن خواهیم کرد. در ابتدا بهتر است که کمی به بررسی FIFA Ultimate Team بپردازیم که تقریباً همه شما با آن آشنایی دارید. در این بخش بازیکنان تیمی را در اختیار خواهند گرفت که بازیکنانی نه چندان مطرح آن را تشکیل می‌دهند و با پیشروی در بخش‌های آفلاین و آنلاین می‌توان علاوه بر کسب امتیاز، بسته‌هایی را جهت دریافت بازیکنان جدید، مربی جدید، سیستم‌های جدید و تمدید قراردادها و از این دست اقلام دریافت کرد. همچنین می‌توانید کارت‌هایی که نیاز ندارید را به فروش برسانید یا حتی برای مزایده قرار دهید. این قسمت را یکی از کامل‌ترین بخش‌های بازی می‌توان قلمداد کرد و تجربه آن را به همه شما توصیه می‌کنم. مهم‌ترین بخش آنلاین بازی را نیز می‌توان Season دانست که در آن بازیکنان با توجه به Rank خود به رقابت در دسته‌های مختلفی خواهند پرداخت که در آن باید با توجه به تعداد بازی‌های محدودی که وجود دارد، امتیاز مورد نظر را کسب کنند تا به دسته بالاتر رفته و با بازیکنان حرفه‌ای‌تری به رقابت بپردازند. در این قسمت یکی از تغییرات مثبت را می‌توان به آماده کردن ترکیب‌ها و سیستم‌ها، پیش از شروع بازی نسبت داد که بسیار مفید بوده و در وقت بازیکنان صرفه‌جویی می‌کند. همچنین تمامی ترکیب‌ها، هر هفته با توجه به عملکرد بازیکنان آپدیت خواهند شد و در نتیجه قدرت بازیکنان کم و یا زیاد می‌شود که با نشانه‌ای سبز رنگ یا قرمز رنگ در جلوی نام آن‌ها به نمایش در خواهد آمد. این قسمت شامل بخشی بنام Trophy Cabinet نیز است که در آن جام‌هایی که کسب کرده‌اید به نمایش در خواهند آمد. بخش‌های قدیمی سری FIFA نیز همانند گذشته در این نسخه حضور دارند و می‌توانید به بازیکن خود در یک باشگاه به صورت آنلاین با دیگر بازیکنان مشغول بازی شوید یا به رقابت‌های 11VS11 ملحق شده و با تشکیل لیگ، با دوستان خود بازی کنید. همچنین در این نسخه بازی سیستم Unranked بازی دچار تغییر شده و بازیکنان با هر شخصی که به بازی می‌پردازند امتیازی را در مقابل او کسب می‌کنند که در صورت پیروزی 3 امتیاز و در صورت تساوی 1 امتیاز به دست خواهند آورد. همچنین کیفیت سرورهای بازی نیز ارتقا یافته و خیلی کم با لگ مواجه خواهید شد و تنها نکته آزاردهنده آن فریز کردن دستگاه در هنگام بازی خواهد بود که به احتمال قوی با اولین آپدیت برطرف خواهد شد و تجربه‌ای بی‌نظیر را برای شما رقم خواهد زد.
در زمینه گرافیکی سری فیفا هر ساله پیشرفت‌هایی را در اکثر زمینه‌ها داشته اما در این نسخه وسعت تغییرات کمی گسترده‌تر از گذشته شده است. بهتر است کار را از منوهای جدید بازی آغاز کنیم که نسبت به نسخه‌های پیشین دچار تغییراتی بنیادین شده و با شکل و شمایل جدید سعی در ایجاد تنوع و خروج از یک‌نواختی سال‌های گذشته داشته که در این امر موفق ظاهر شده است. طراحی چهره تمامی بازیکنان به صورت سه‌بعدی بوده و در ساخت آن‌‌ها تنها از چند عکس در حالت‌های گوناگون استفاده نشده است؛ نکته قابل تأمل در این زمینه را می‌توان اضافه شدن چهره‌های جدیدی در برخی از تیم‌ها با استفاده از این تکنولوژی دانست که بارزترین آن تیم بارسلونا بوده زیرا در این چند ساله طرفداران این باشگاه از این مشکل به وفور رنج برده‌اند. در نقطه مقابل این پیشرفت برای بازیکنان، می‌توان تماشاچیان را قرار داد که متاسفانه همانند گذشته طراحی‌های بسیار ساده‌ای دارند و چه از دور و چه از نزدیک، نمایش نه چندان جالبی دارند. در طراحی استادیوم‌ها و محیط‌های پیرامونی آن سازندگان همانند گذشته وسواس خاصی را به خرج داده‌اند و سعی داشته‌اند تا با حداکثر جزییات و بهترین شکل این بناهای عظیم را بازسازی کنند. سیستم گردش شب و روز و آب‌ و هوای بازی نیز فوق‌العاده عالی کار شده و پیش از ورود به مسابقات می‌توانید فصل و ساعت برگزاری بازی را به دلخواه انتخاب کنید. به عنوان مثال در فصل زمستان هوا نسبت به تابستان زودتر تاریک می‌شود و سردتر نیز خواهد بود؛ تمامی این جزییات در انیمیشن‌های بازیکنان به خوبی قابل مشاهده خواهد بود. هوای بارانی، برفی و ابری نیز به واقع با حداکثر جزییات کار شده‌اند و افکت‌هایی که در زیر نورافکن‌های ورزشگاه از این آب و هوای گوناگون مشاهده خواهید کرد، بی‌نظیر خواهد بود. آخرین و بزرگترین تغییر بخش گرافیک را نیز می‌توان به انیمیشن‌های پیش از شروع بازی و حین بازی نسبت داد که بسیار عالی و متنوع کار شده‌اند. پیش از شروع بازی از تونل منتهی به زمین، همه چیز آغاز خواهد شد و سپس تیم‌ها همانند همیشه در جای خود قرار گرفته و سپس با یکدیگر دست داده و آماده بازی می‌شوند. در طول بازی نیز علاوه بر نمایش تصویر برخی بازیکنان در زیر نتیجه بازی و نشان دادن جزییات مربوط به آن‌ها شاهد انیمیشن‌های جدیدی در هنگام تعویض خواهید بود که بارزترین آن نشان داده شدن داور چهارم و تابلو تعویض خواهد بود. بدون شک این بخش نیز همانند دیگر بخش‌های بازی از پیشرفت چشم‌گیر بی‌نصیب نبوده است.
فوتبال‌ها را در زمینه موسیقی و بخش‌های صداگذاری باید به گونه‌ای دیگر مورد بررسی قرار داد، زیرا آیتم‌هایی را شامل می‌شوند که در برخی بازی‌های دیگر شاهد نیستیم. در نگاه اول باید گفت که بسیاری از قسمت‌ها با پیشرفت مواجه شده است. گزارشگرها به وضوح دیالوگ‌های بیشتری را در طول مسابقه گویش خواهند کرد و اگر به دقت گوش دهید، درخواهید یافت که به نکات جالبی اشاره می‌کنند. در بازی‌های مهم همانند مصاف بارسلونا و رئال مادرید به مقایسه لیونل مسی و کریستینو رونالدو خواهند پرداخت یا به اشاره‌ای به نقش موثر داوید ویا و بازگشت او از مصدومیت خواهند داشت. یکی از بهترین اتفاقات ممکن در این بخش را می‌توان اعلام نتایج بازی‌های دیگر در بخش‌های Career Mode و Game of the Week دانست که در تمامی بازی‌های همزمان هر اتفاق مهمی نظیر اصابت توپ به تیرک، گرفته شدن پنالتی، دریافت کردن گل و اتفاقاتی از این دست همه و همه از سوی گزارشگری که در آن ورزشگاه قرار دارد بازگو خواهد شد و همین امر را می‌توان تغییری مثبت در این زمینه دانست. تماشاچی‌های نیز همانند سال‌های گذشته شور و شوق بسیار زیادی دارند و تیم میزبان را به خوبی تشویق کرده و در صحنه‌های حساس با تشویق‌های خود سعی می‌کنند تمرکز تیم حریف را در زدن ضربات نهایی و پاس دادن کاهش دهند. نکته جالبی که علاوه بر بازگو شدن نام تیم‌های مورد علاقه‌شان از سوی آن‌ها به چشم می‌خورد، این است که گاهی اوقات بر این باور خواهید بود که برای آن‌ها هوش مصنوعی خاصی طراحی شده است. به عنوان مثال زمانی که تیمی در خانه خود با اختلاف یک گل عقب است، با تشویق‌ها و شعارهای خود تیم را رو به جلو هدایت می‌کنند؛ اما اگر در صحنه‌ای تیم میزبان گل دیگری را دریافت کند تعداد تشویق‌ها کمتر شده و آن‌ها با ناامیدی بازی را دنبال خواهند کرد. همچنین لازم به ذکر است که سازندگان اعلام کرده‌اند در بخش Virtual Player اسامی بیشتری به لیست بازگو کردن نام دلخواه بازیکنان برای بازیکن ساخته شده توسط آن‌ها اضافه شده و این بخش هر ساله باتوجه به بازخوردهایی که از سوی طرفداران خواهد داشت به روز رسانی می‌شود. در مجموع می‌توان گفت در این بخش نیز شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی نسبت به چند سال گذشته بوده‌ایم.
منبع:بازی سنتر

[ پنج شنبه 91/8/4 ] [ 4:40 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما 10 گجت شگفت انگیز که شکست خوردند!

یش از هر زمینه و رشته دیگری، تکنولوژی به خودش می بالد که منبع الهام و سرچشمه ابداعات و اختراعات فراوانی بوده و خواهد بود. البته می توان به راحتی فراموش کرد که به هر حال بسیاری از این ابداعات آشفته و سردرگم هستند و به ازای یک آیپاد، می توان حداقل یک دوجین ابزارهای پرتابل موسیقی و ساعت های مچی پخش آهنگ به درد نخور و شکست خورده را نام برد.

در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا به 10 گجت شگفت انگیز بپردازیم که به سادگی در زمان خودشان شکست خوردند. هر چند نمونه های آینده برخی از آنها به موفقیت رسید و شاید نیز در آینده برسند.

این یک صفحه کلید مجازی کامل است که می تواند بر روی هر سطحی به نمایش درآمده و لمس شود. گفته می شد کاربرد آن در اسمارت فون ها، تبلت ها، کامپیوترها و حتی تجهیزات پزشکی استریل خواهد بود.




شاید گمان کنید فبلت ابزاری جدید و متعلق به سال 2011 و 2012 است. این فرانکنشتاین فناورانه که در سال 2001 به دنیای تکنولوژی معرفی شد، نتیجه ادغام کاربردهای یک لپ تاپ، تلفن همراه مجهز به اینترنت، دوربین عکاسی، صفحه لمسی و صفحه کلید لمسی بود.




دستگاه بازی پین بال مجازی فیلیپس. در تصویر Paula van Meijl، یکی از کارمندان فیلیپس را می بینید که در حال تست کنسول پین بال مجازی حساس به لرزش این شرکت است.




تلفن همراه؟ شما ترجیح می دهید موبایل تان را چگونه حمل کنید؟ در سال 1998 شرکت سواچ، Swatch Talk را به نمایش گذارد. این گجت یک تلفن بیسیم جاسازی شده درون ساعت بود.




Microwave Bank یکی از کانسپت ها و طرح های اولیه صنایع NCR بود که به شما اجازه می داد از درون آشپزخانه و هنگام آماده سازی غذا، قبض های تان را بپردازید، نقل و انتقال پول را انجام دهید و اینترنت گردی کنید. همه این کارها درست از روی صفحه نمایش تعبیه شده در این جعبه گوشه آشپزخانه.




عینک گوگل را فراموش کنید. Xybernaut یکی از گجت های روزآمد سال 2000 بود. این محصول همانند نسخه های مشابه امروزی اش با صدا کنترل می شد. اگر چه برای استفاده از آن باید یک گردن بند بادی را می پوشیدید.




«سوئیسی ها تلفن-ساعت را ساختند؟ خب، ما از قدرت مهندسان آلمانی برای تولید تلفن-خودکار (PENPHONE) بهره خواهیم برد.» احتمالا این جمله ای است که گرهارد شرودر صدر اعظم آلمان هنگام دیدار از زیمنس در سال 2004 به زبان آورده باشد!




سامسونگ هم همچنین از قافله تلفن-ساعت ها عقب نبود. این SPH-S100 است که در CES 2001 رونمایی شد. شاید برای شرکت سواچ این کار سامسونگ چندان اهمیتی نداشته باشد، اما بعید نیست که بعضی رقبای سرسخت سامسونگ دست به کار خرید شرکت سوئیسی شوند تا بتوانند دادگاهی دیگر علیه سامسونگ ترتیب دهند!

10 گجت شگفت انگیز و دیوانه وار که شکست خوردند!


MoneyClip شرکت اینتل دیتا که در سال 1997 معرفی شد، ایده ای شبیه به کیف پول گوگل یا همان گوگل والت خودمان داشت. البته با این تفاوت که برای نگهداری و انتقال اطلاعات از یک فلاپی دیسک 3.5 اینچ بهره می برد. این ابزار یک کارت خوان هوشمند بود که به بانک ها و مشتریان آنها اجازه می داد تا از جدیدترین تکنولوژی و بالاترین امنیت بانکداری بر روی یک فلاپی کوچک بهره ببرند.

10 گجت شگفت انگیز و دیوانه وار که شکست خوردند!


NTT DoCoMo Inc به دنبال ساخت یک تلفن-ساعت ویژه بود که بتواند در صدر محصولات تاریخ ساز و تاثیر گذار قرن بایستد، اما… شما با انگشت کوچک تان حرف می زدید و صدا را از روی شست تان می شنیدید. برای پاسخ به تلفن بشکن می زدید و خلاصه تبدیل به موجودی شبیه به کاراگاه گجت می شدید.

10 گجت شگفت انگیز و دیوانه وار که شکست خوردند!


شما چه تکنولوژی هایی را سراغ دارید که به این شکل شکست خورده اند؟ یا اینکه پیش بینی می کنید کدام یک از تکنولوژی های امروزی، در آینده نزدیک به این لیست اضافه خواهند شد؟ و کدام یک در آینده موفق می شوند؟


[ دوشنبه 91/8/1 ] [ 10:28 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما کیبورد چینی 200 دکمه ای+عکس

صفحه کلیدی که مقابل شماست چند دکمه دارد؟ و از چه تعداد از این دکمه‌ها به صورت روزانه استفاده می‌کنید؟
چیزی که در زیر می‌بینید یک صفحه کلید کامل زبان چینی است که بیش از 2000 هزار دکمه داد و همه حروف زبان چینی را شامل می‌شود.

کیبورد چینی 200 دکمه ای+عکسصفحه کلید 2000 دکمه‌ای

 

کیبورد چینی 200 دکمه ای+عکسصفحه کلید 2000 دکمه‌ای

 

کیبورد چینی 200 دکمه ای+عکسصفحه کلید 2000 دکمه‌ای

[ شنبه 91/7/29 ] [ 3:52 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما نوکیا یا اندروید؛ کدام یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟

زمانی که اچ‌تی‌سی اولین گوشی‌های اندرویدی را تولید می‌کرد شاید کسی فکرش را هم نمی‌کرد که روزی اندروید آن‌قدر پیشرفت کند که بتواند برندی مانند سامسونگ را زیر و رو کند. حالا شرکتی مانند نوکیا را در نظر بگیرید که زمانی موفق‌ترین و محبوب‌ترین گوشی‌های موبایل را تولید می‌کرد و سری N9x این شرکت بدون هیچ‌گونه رقابتی همواره به عنوان برترین اسمارت‌فون سال انتخاب می‌شد. اگر نوکیا زمانی که ال‌جی و سامسونگ شروع به تولید گوشی‌های اندرویدی کرده بودند وارد این عرصه می‌شد آیا سامسونگ می‌توانست عنوان برترین تولیدکننده اسمارت‌فون را از آن خود کند؟

نوکیا یا اندروید؛ کدام‌یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟


همان‌طور که می‌دانید نوکیا رسماً با مایکروسافت اعلام همکاری کرده و سیستم عامل اسمارت‌فون‌های اصلی خودش را ویندوزفون برگزید. در این مقاله می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا این تصمیم درستی بوده است و آیا نوکیا با اندروید موفق‌تر نمی‌بود؟ همچنین نوکیا چگونه می‌توانست باعث پیش‌رفت عظیم اندروید شود؟

چرا نوکیا به اندروید نیاز دارد؟


1. سخت‌افزار و طراحی عالی

مشکل فروش گوشی‌های نوکیا هیچ‌گاه سخت‌افزار ضعیف یا طراحی کسل‌کننده نبوده است؛ این شرکت همواره در گوشی‌های مختلف خود از سخت‌افزار مناسب و طراحی جذاب و متفاوتی استفاده کرده است و اخیراً نیز در لومیا 920 نهایت فناوری خود را در صفحه‌نمایش و پنل لمسی به نمایش گذاشته است. اگر همین لومیا 920 از سیستم عامل اندروید 4?1 بهره‌مند می‌بود دقیقاً مقابل گلکسی اس3، وان ایکس و اپتیموس 4ایکس اچ‌دی قرار می‌گرفت و می‌توانست با طراحی جذاب و ویژگی‌های سخت‌افزاری منحصر‌به‌فرد بسیاری کاربران اندروید را به سمت خود جذب کند.

2. همه‌چیز آماده و مهیاست

نوکیا با انتخاب ویندوزفون مسئولیت توسعه‌بخشیدن به آن را نیز برعهده گرفته است؛ تبلیغات گوشی‌های لومیا عمدتاً روی امکانات جدید و رابط کاربری تازه ویندوزفون تأکید دارد در صورتی که سیستم عامل اندروید و ویژگی‌های آن را تقریباً همه می‌شناسند. به این ترتیب فردی که سال‌ها از اندروید استفاده می‌کرده می‌تواند برای انتخاب به طراحی منحصر به فرد و سخت‌افزار قوی نوکیا اعتماد کند.

3. امکان تغییرات‌ و شخصی‌سازی آسان‌تر

ویندوزفون‌ها از نظر نرم‌افزار تقریباً 90درصد شبیه به یکدیگر هستند و یک برند تولیدکننده ویندوزفون برای متمایز کردن اسمارت‌فون خود فضای زیادی را در عرصه نرم‌افزار در اختیار ندارد. در سیستم عامل اندروید نوکیا می‌تواند به راحتی یک رابط کاربری مختص خود را بسازد و کاربرانی را از این طریق جذب کند؛ کاری که اچ‌تی‌سی با سنس و سامسونگ با تاچ‌ویز خود انجام داده است.

نوکیا یا اندروید؛ کدام‌یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟


4. اکوسیستم قدرتمند

کاربرانی که اسمارت‌فون‌ها را انتخاب می‌کنند معمولاً به دنبال آن هستند که به مرور زمان با نصب اپلیکیشن‌های بیشتر امکانات بیشتری را به گوشی خود اضافه کنند؛ آن‌ها دوست ندارند ببینند یک اپلیکیشن جذاب به صورت اختصاصی برای سیستم‌عامل‌های دیگر عرضه شده و امکان استفاده از آن را نداشته باشند. سیستم عامل های اندروید و iOS در حال حاضر بیشتر مورد توجه برنامه‌نویسان قرار دارند و ویندوزفون با اینکه رشد سرعت خوبی دارد اما هنوز راه زیادی در پیش دارد. نوکیا اگر اندروید را انتخاب می‌کرد می‌توانست این مشکل را به راحتی پشت سر بگذارد.


 

چرا نوکیا به اندروید نیاز ندارد؟!


1. نوکیا بل شبیه به اندروید است

نوکیا به دنبال یک تغییر اساسی بود؛ تغییری که تحولی در رابط کاربری اسمارت‌فون‌های این شرکت به وجود بیاورد. اگر با گوشی‌های مجهز به نسخه آخر (سیمبین) بل کار کرده باشید متوجه می‌شوید که رابط کاربری این گوشی‌ها شباهت زیادی به اندروید دارد: چند صفحه Home Screen، ویجت‌های مختلف، دکمه منو، کشوی اپلیکیشن‌ها و نوار نوتیفیکیشن.

اگر نوکیا اندروید را انتخاب می‌کرد بعضی کاربران مبتدی تفاوت زیادی بین یک گوشی بل و یک گوشی اندرویدی جدید را احساس نمی‌کردند.

2. ویندوزفون آینده روشن‌تری دارد

از زمان عرضه ویندوزفون 7 با وجود کاستی‌ها و کمبود بعضی امکانات، کارشناسان معتقد بودند غول نرم‌افزاری مایکروسافت خواهد توانست ویندوزفون را بسیار موفق کند. به شخصه اعتقاد چندانی به این پیش‌بینی‌ها نداشتم تا این‌که ویندوزفون 8 معرفی شد و مایکروسافت خبر از هسته مشترک به‌ کار رفته در ویندوز 8 و ویندوز فون 8 داد. به این ترتیب طولی نخواهد کشید که اپلیکیشن‌های تولید شده برای تبلت‌های محبوب ویندوزی و حتی PC ها با تغییرات اندکی قابل اجرا روی ویندوزفون‌ها شوند و اکوسیستم ویندوزفون بتواند خودش را به iOS و اندروید برساند.


نوکیا یا اندروید؛ کدام‌یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟


3. رقابت در عرصه اندروید دشوارتر است

درست است که نوکیا را همه می‌شناسند و به محصولاتش اطمینان دارند اما برندهایی مانند اچ‌تی‌سی، سامسونگ، سونی و ال‌جی خودشان را در بازار اندروید تثبیت کرده‌اند و تجربه بیشتری در این مورد دارند. رابط کاربری اچ‌تی‌سی سنس، صفحه نمایش‌های Super AMOLED و چیپست‌های قدرتمند سامسونگ، طراحی منحصر به فرد اکسپریای سونی و سخت‌افزار قدرتمند و صفحه‌نمایش‌های Super IPS ال‌جی جای زیادی را برای نوآوری نوکیا باقی نمی‌گذارد. در صورتی که در عرصه ویندوزفون اکثر برندها تمرکز اصلی خود را بر روی گوشی‌های اندرویدیشان گذاشته‌اند و حتی برخی به دلیل نقض پتنت‌های مایکروسافت به علت عرضه گوشی‌های اندرویدی، مجبور به عرضه ویندوزفون هستند.

4. مهاجرت به اندروید گران‌تر است

شاید بگویید اندروید یک سیستم‌عامل متن‌باز و رایگان است که خرج اضافه‌ای برای نوکیا در بر نخواهد داشت؛ اما خوب است بدانید همین متن‌باز بودن امکان تقض پتنت‌های بسیاری از نوکیا و اپل را به گوگل داده و هر تولیدکننده گوشی‌های اندروید به ازای هر گوشی تولیدی باید مقداری پول به حساب مایکروسافت سرازیر کند و هزاران تدبیر و ترفند به کار گیرد تا مورد تهاجم شکایت‌های اپل قرار نگیرد. در مقابل همکاری با مایکروسافت این دردسرها را ندارد و مایکروسافت حتی برای این همکاری بزرگ مبالغی به نوکیا پرداخت می‌کند و تمامی پتنت‌هایی که امکان تداخل با امکانات iOS را داشته در اختیار خود قرار داده است.

همچنین همان‌طور که در مورد سوم گفتیم نوکیا برای متفاوت شدن در عرصه اندروید باید سرمایه‌گذاری‌های بیشتری نیز انجام دهد و برای ایجاد رابط کاربری خود نیز هزینه‌هایی صرف کند.



چرا اندروید به نوکیا نیاز دارد؟


1. سخت‌افزار همه چیز نیست

یک کاربر به اصطلاح حرفه‌ای اسمارت‌فون‌ها چندین سال است که به دنبال سخت‌افزار قوی‌تر کشیده می‌شود؛ پردازنده چهارهسته‌ای، دو گیگابایت رم، صفحه نمایش با وضوح اچ‌دی و دوربین 16 مگاپیکسلی می‌تواند بسیار وسوسه کننده باشد اما کاربران اخیراً متوجه شده‌اند که سخت‌افزار داخلی همه‌چیز نیست و کیفیت ساخت، ظاهر متفاوت و رابط کاربری کاربردی و شاید نه چندان زیبا مهم‌تر است. کاربران کم‌کم قبول کرده‌اند که یک اسمارت‌فون با هماهنگی نرم‌افزار با یک سخت‌افزار نه چندان قدرتمند می‌تواند تجربه بهتری برایشان داشته باشد.

نوکیا یا اندروید؛ کدام‌یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟

نوکیا به نظر من سابقه بهتری در این کار دارد و می‌تواند با طراحی منحصر به فرد و نوآوری‌های نرم‌افزاری حتی با یک پردازنده دو‌هسته‌ای و یک گیگابایت رم تجربه بهتری را در اختیارمان قرار نوکیا

2. فناوری Pureview نوکیا

تقریباً هر کاربر نیمه‌واردی حالا می‌داند که مگاپیکسل بالاتر لزوماً تصاویر باکیفیت‌تری را حاصل نخواهد شد. نوکیا با عرضه 808 پیورویو و لومیا 920 قدم‌های بلندی برای پیشبرد صنعت دوربین موبایل به جلو برداشت. عملکرد عالی در نور کم، استفاده از Oversampling برای حذف نویز تصاویر و لرزش‌گیر حرفه‌ای در گوشی‌های اندرویدی می‌تواند اندروید را در زمینه دوربین از iPhone جلو بیندازد.

نوکیا یا اندروید؛ کدام‌یک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟


3. اعتماد کاربران

تبدیل‌شدن به برند شماره یک در دنیای موبایل عنوانی نبود که نوکیا یک‌شبه آن را به دست آورده باشد (و یا یک‌شبه از دست داده باشد)؛ کاربران به نوکیا اعتماد دارند چون نیازهای کاربرانش را می‌شناسد، دست به نوآوری و ابداع زده و با آپدیت‌ها از کاربران محصولاتش حمایت می‌کند. پیوستن نوکیا به اندروید می‌توانست کفه ترازوی رقابت گوگل با اپل را به شدت به نفع گوگل سنگین کند و پتنت‌های بسیار باارزش نوکیا به عنوان سلاحی در مقابل پتنت‌های خطرناک اپل به کار گرفته شود.

4. یک رقابت نرم‌افزاری در سطح ابرقدرت‌ها

اپلیکیشن‌هایی که به صورت پیش‌فرض روی دیوایس‌های‌ عرضه می‌شود مانند جی‌میل، نقشه‌گوگل، مرورگر کروم و تقویم گوگل همگی اپلیکیشن‌های قدرتمندی هستند اما همیشه جای پیش‌رفت وجود دارد و این پیشرفت با یک رقابت سالم و تنگاتنگ سریع‌تر حاصل می‌شود. نقشه‌های نوکیا که اخیراً در لومیا 920 به نهایت امکانات خود رسیده‌ است می‌تواند مثال خوبی باشد. اگر کاربران اندروید بتوانند یک انتخاب مناسب در کنار نقشه‌های گوگل داشته باشند آن‌گاه گوگل مجبور است امکانات بیشتری را به نرم‌افزارهایش اضافه کند، چیزی مانند فناوری واقعیت افزوده‌ای که نوکیا به بهترین نحو از آن در نقشه‌هایش استفاده کرده است.

نظر شما چیست؟ به نظرتان نوکیا راه درستی را در پیش گرفته است یا موفقیت نوکیا در دستان اندروید است؟ آیا سیاست تک سیستم‌عاملی بهتر است یا بهتر بود نوکیا راه سامسونگ و اچ‌تی‌سی را در پیش گرفته و اندروید و ویندوزفون را با هم تولید می‌کرد؟


[ شنبه 91/7/29 ] [ 3:42 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما نوآوری به سبک گوگل

اغلب از "نوآوری" به عنوان عامل حیات‌بخش به کالبد استارت‌آپ‌ها یاد می‌شود. نوآوران بی‌پروا و جوان‌های نترس، با ایمان و امید و کمی دیوانگی خودشان را وقف دگرگون ساختن دنیا می‌کنند. صحبت از بر هم زدن قواعد صنعت و به پا کردن زلزله است. آدم‌هایی هستند که هیچ چیزی برای باختن ندارند، تمام زندگی‌شان پیش رویشان است، نگاه‌شان به فردا دوخته شده و هرگز هم به عقب نگاه نمی‌کنند.


اما کمپانی‌های بزرگ اغلب در سرِ دیگرِ طیف قرار می‌گیرند. آنها گاهی تمرکز بر سودآوری و راضی کردن سهام‌داران را بر به دست آوردن دل مشتریان ترجیح می‌دهند و نوآوری، در بالای فهرست اولویت‌هایشان جایی پیدا نمی‌کند. با این حال، برخی از برَندهای جهانی به اهمیت نوآوری پی برده‌اند و به راستی در حال آزمودن چیزهای جدید هستند.

در اینجا به یکی از آنها خواهیم پرداخت؛ گوگل. شرکتی که شهرت خود را مدیون موتور جستجوی قدرتمندش است ولی اینک به چیزی فراتر از آن تبدیل شده. در ادامه مطلب می‌خواهیم به جستجوی پاسخ چند سؤال برویم: آیا ایده‌های جدید گوگل از حد نگذشته؟ شکست‌هایش چطور؟ آیا گوگل به واقع نوآورترین کمپانی دنیا نیست؟


 


فهرست بلند موفقیت‌ها... و شکست‌ها



در فهرست نوآوری‌های گوگل موارد بسیار موفقی را می‌توان یافت، ولی تعداد پروژه‌های ناموفق هم زیاد و به طرز عجیبی متنوع است. برخی از موفقیت‌ها را باید تغییراتی بزرگ دانست ولی متأسفانه اینها برای ما که با زندگی دیجیتال عجین شده‌ایم چندان به چشم نمی‌آیند یا در نهایت مثل پیراهنی نو، فقط چند روز برای‌مان جلوه دارند؛ به عنوان مثال "نتایج آنی جستجوی گوگل" زمانی آمد و پاسخ‌ها را به سرعت برق و باد جلوی چشم ما ظاهر کرد، یا "چشم‌انداز خیابانی نقشه‌های گوگل" که مسیریابی را تا سطح جزئیاتی مثل خیابان‌ها و کوچه‌ها عمق داد. اینترنت پرسرعت Google Fiber (که در کانزاس دوره آزمایشی خود را پشت سر می‌گذارد) قرار است سرعت اینترنت را به 100 برابر میانگین بالاترین سرعت‌های رایج افزایش دهد.

برخی دیگر از نوآوری‌های گوگل چیزهای بزرگ و "نو" ولی مشهوری هستند که زندگی ما را کاملاً دگرگون کرده یا خواهند کرد. هنوز کمتر کسی پیدا می‌شود که پروژه Google Wave را به درستی درک کرده باشد. در حال حاضر، گوگل دو پروژه بزرگ دیگر را هم در دست توسعه دارد؛ محصول شگفت‌انگیز Google Glass و "خودروهای بدون راننده" که خبر عبور از مرز 400 هزار کیلومتر بدون تصادف آنها را پیش‌تر در نارنجی خوانده‌اید.


 


شعبده? امروز...


اکثر مواقع شعبده‌هایی که می‌بینیم در همان حد شعبده باقی می‌مانند. ولی گاهی هم شعبده? امروز می‌تواند محصول "خواستنیِ" فردا شود! بعد از معرفی Google Glass، پوزخندهای زیادی نثار طراحی ظاهری و ویژگی‌های علمی-تخیلی آن شد. خیلی‌ها هم گفتند که هیچ‌کس آن را به چشم نخواهد زد. ما نیز در نارنجی مطلبی منتشر و به چهار مشکلی که گوگل باید قبل از عرضه عینک هوشمند خود رفع کند اشاره کردیم. عده‌ای به Google Glass گفتند چوب شعبده‌بازی و پیشاپیش حکم به شکستش دادند.

واژه نوآوری زمانی به کار گرفته می‌شود که چیزی نو یا متفاوت معرفی شود. در واقع نوآوری لبه? تیز چاقوی خلاقیت است؛ یعنی داشتن ایده‌های اصیل و یافتن راه‌های نو برای بهبود بخشیدن به چیزهای فعلی.

هنوز کسی نمی‌داند که پروژه Google Glass به موفقیت خواهد انجامید یا شکست. حتی شاید گوگل هم این را نداند ولی تمام تلاش خود را گذاشته تا این تکنولوژی جدید را به موفقیت برساند، و نکته حیاتی نیز همین است. نوآوری یعنی نگاه به آینده و تلاش برای خلق آن. نوآوری این نیست که شما به آینده نگاه کنید و بگذارید که خودش اتفاق بیافتد، نوآوری یعنی باعث شوید که آینده به وقوع بپیوندد، یعنی آن را به عینیت و تجسم در آورید!


 


داشتن روحیه استارت‌آپی


وقتی گوگل در ابتدای سال 2011 اعلام کرد که آقای «لری پیج» به عنوان مدیر عامل جایگزین «اریک اشمیت» خواهد شد، در نیویورک تایمز نقل قولی از او آمد که گفته بود: «یکی از هدف‌های اصلی من این است که گوگل را به شرکتی تبدیل کنم که زیرکی و اشتیاق و سرعت و روحیه یک استارت‌آپ را داشته باشد.»

اصول و طرز کار در یک استارت‌آپ معمولاً با استخوان‌بندی یک کمپانی بین‌المللی مثل گوگل جور در نمی‌آید. خطرها و پاداش‌های این دو الگو کاملاً متمایز هستند، و جوهره? مورد نیاز برای راه‌اندازی یک استارت‌آپ معمولاً در کمپانی‌های بزرگ دیده نمی‌شود. یک کمپانی با سابقه نیازی به عمل کردن بر اساس ایمانی که مؤسسین یک استارت‌آپ دارند، نخواهد داشت. منظور آن ایمان غیبی است که به آنها می‌گوید کارشان به موفقیت و پول‌پارو کردن ختم خواهد شد.

اما شاید گوگل حقیقتاً مثل یک استارت‌آپ باشد! وقتی به سال 2008 «چاک سالتر» (نویسنده ارشد در fastcompany ) از Googleplex بازدید کرد، درباره گوگلی‌ها نوشت: «فرقی نمی‌کند که این آدم‌ها دارند جستجو برای نابینایان را آماده می‌کنند یا غذایی را برای همکارانشان، آنها این حس را دارند که کارشان دنیا را تغییر خواهد داد.»

سالتر از "بی‌باکی خلاقانه" در گوگل یاد کرد، چیزی که در طول 4 سال گذشته بیش از پیش مشهود شده.


 


یافتن دانه‌های عظمت



خیلی از افراد، گوگل را این‌طور قضاوت کرده‌اند: «بیشتر ایده‌های عالی آنها چیزهایی است که خریده‌اند، نه اینکه خلق کرده باشند.» سیستم عامل اندروید که مایه فخر گوگل است، در واقع توسط اندی رابین و در قالب استارت‌آپی که خود او تأسیس کرده بود، شکل گرفت و سپس در سال 2005 توسط گوگل خریداری شد.

ولی چه بپذیرید و چه رد کنید، این کار هم نوآوری به حساب می‌آید! خلق و گسترش یک ایده نقطه آغاز فرآیند خلاقیت به حساب می‌آید ولی تنها بخش مهم کار نیست. گوگل به لطف کنجکاو باقی ماندن و داشتنِ تفکر رو به جلو، ظرفیت‌های نهان ایده‌ها و محصولاتی مثل اندروید را تشخیص داد و به رشد و شکوفایی آنها کمک کرد. گوگل با ارائه جیمیل نیز به همین شکل و با ارتقاء چشمگیر تجربه کار با ایمیل، نوآوری انجام داد. آشکار است که گوگل ایمیل را اختراع نکرد، ولی چشم‌انداز را با ارائه ویژگی‌هایی مثل اولویت‌بندی صندوق ایمیل‌ها، چت داخل جیمیل، Google Voic و ... تغییر داد.


 


نوآوری ≠ موفقیت


از قدیم گفته‌اند که اشتباهات پندآموز هستند. وقوع شکست به خاطر این است که داریم چیزهای نو را امتحان می‌کنیم، داریم یاد می‌گیریم و رشد می‌کنیم و خودمان را به جلو هُل می‌دهیم. با این حال، وقتی کمپانی بزرگی مثل گوگل یک شکست را تجربه می‌کند، از سیل انتقادات گریزی نیست و باید منصفانه اذعان کرد که گوگل هم کم اشتباه نداشته!

اما تشخیص شکست نیز خود یک کلید طلایی است. و گوگل این کلید را دارد. همان‌طور که forbes منتشر کرد، آقای پیج همیشه این اعتقاد را داشته که: «هر نوآوری‌ای به تشکیل یک کمپانی 1 میلیارد دلاری ختم نمی‌شود ولی با این حال هر کمپانی بزرگی باید میل به قمار روی ایده‌ها را از خود بروز دهد که البته همه آنها جواب نمی‌دهد، و برخی نیز موفقیت‌آمیز قلمداد نخواهد شد.»

نا گفته پیدا است که گوگل به این کار ادامه خواهد داد؛ به قمارهای تکنولوژیکی که به عنوان موفقیت قلمداد نخواهند شد و خیلی‌های آنها هم به شکست خواهند انجامید. اما گوگلی‌ها به پیش‌روی در زمینه نوآوری‌هایی که بالاخره نتیجه خواهند داد، ادامه می‌دهند تا پیشرفت‌هایی تازه را در زندگی ما به وجود آورند. و از هر پروژه درسی را می‌آموزند که باعث خواهد شد امید به موفقیت در نوآوری بعدی افزایش پیدا کند.

 


یک پا در دنیای علمی-تخیلی



صنایع تکنولوژیک، به معنای واقعی آینده‌نگر هستند. هدف تکنولوژی این است که راه‌هایی جدید برای انجام کارها خلق کند و پیش پای ما قرار دهد تا به این طریق مسیر زندگی‌ ما را تغییر دهد.

برای تحقق واقعی این هدف، باید یک پای فناوران در دنیای علمی-تخیلی باشد و پای دیگر در وسط ایده‌های نامعقولی که گاه باعث خنده دیگران می‌شوند. چرا باید چنین باشد؟ زیرا مسائل علمی-تخیلی می‌توانند واقعاً تبدیل به "حقایق علمی" شوند.

تخیل همیشه از واقعیت جلوتر است. پس ایده‌های تخیلی جایی در آن بیرون منتظر این هستند که عده‌ای از راه برسند و اراده کافی برای تبدیل آنها به واقعیت را داشته باشند. این همان کاری است که به نظر می‌رسد گوگل در حال انجامش است، و نوآوری هم یعنی همین، خواه به موفقیت منجر بشود یا نشود!

عین روز روشن است که گوگل هم مثل همه، از خطا و اشتباه منزه نیست. کمپانی‌های دیگری نیز در میدان رقابت وجود دارند که تفکر خلاقانه‌تری دارند، یا حتی کمپانی‌هایی که روی گنج نشسته‌اند! اما شاید معجونی که باعث می‌شود گوگل را نوآورترین شرکت جهان بدانیم، فقط در چهارچوب همین کمپانی پیدا شود؛ ترکیبی از فرهنگ استارت‌آپی، رضایت از شکست، و منابع مالی شگرف ارسال با پیامک


[ پنج شنبه 91/7/27 ] [ 11:56 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما ADSL، وایمکس یا اینترنت بیسیم؟

ADSL، وایمکس و شبکه‌های بی‌سیم مبتنی بر wifi همچنان مدرن‌ترین راه‌های دسترسی به ‌اینترنت خانگی هستند. هر کدام از آنها ویژگی‌های خاص خود را دارند و می‌توان بر اساس نقطه ضعف‌ها و نقطه قوت‌هایشان درباره آنها قضاوت کرد. ما به سراغ تک‌تک آنها رفته‌ایم، قیمت‌های تمام شده‌شان را بررسی کرده‌ایم و حساب کرده‌ایم برای یک کاربر خانگی کدام یک مقرون به صرفه‌تر است. در این رقابت مجبور بودیم کمی ‌قصاوت قلب به خرج دهیم و سخت‌گیر باشیم.

این نوشته می‌تواند یک راهنمای ساده و جمع و جور باشد، در آن خبری از اصطلاحات فنی و گیج‌کننده نیست. ما تمام تعریف‌های ممکن را به زبان ساده ترجمه کرده‌ایم و در نهایت تلاش کرده‌ایم تنها به مخاطب فکر کنیم. به کاربرانی که می‌خواهند در کمترین زمان ممکن سرویس محبوب خود را بشناسند، هزینه‌ها را برآورد کنند و در نهایت با مشت پر پا به بازار بگذارند. در انتهای این نوشته شما یک کارشناس خبره خرید اینترنت خواهید بود و می‌توانید به اطرافیان‌تان مشاوره دهید.

ADSL، وایمکس یا اینترنت بی‌سیم؟

چی به درد کی می‌خورد؟

ADSL، وایمکس و wifi جاده‌هایی هستند که در نهایت باید شما را به یک مقصد برسانند؛ دنیای مجازی اطلاعات. ممکن است بگویید سرعت دسترسی آنها به ‌اینترنت اولین وجه تمایزشان از هم است. این گفته کاملا صحت دارد اما وقتی بر اساس قانون، واگذاری سرعت‌های بالاتر از 128 کیلوبیت بر ثانیه به کاربران خانگی محدودیت دارد فرقی نمی‌کند پراید سوار باشید یا لامبورگینی. پس فعلا باید آنها را تنها از طریق هزینه اشتراک ماهیانه و قیمت تجهیزات مقایسه کنیم.

ADSL حالا دیگر قدیمی ‌شده و همه تقریبا آن را می‌شناسند. یک تماس تلفنی با شرکت‌های ارائه دهنده خدمات کافی است تا ظرف مدت یک هفته ارتباط شما با اینترنت برقرار شود. در این نوع سرویس دیگر مثل اینترنت لاک پشتی Dial-up شماره شما اشغال نمی‌شود اما همچنان به یک خط تلفن ثابت احتیاج خواهید داشت.

ADSL، وایمکس یا اینترنت بی‌سیم؟

در بعضی مراکز مخابراتی امکان ارائه ‌این سرویس وجود ندارد یا ظرفیت شبکه تکمیل است. در این مواقع چه باید کرد؟ وایمکس گمشده شماست. این سرویس نسبتا جدید به خط تلفن نیازی ندارد. تنها کافی است محل سکونت‌تان توسط یک خدمات دهنده پوشش داده شده باشد. اینترنت مبتنی بر wifi که از آن با عنوان بی‌سیم یاد می‌کنند هم وجود دارد. این سرویس به خط تلفن نیاز ندارد اما بیشتر به درد مجتمع‌های آپارتمانی می‌خورد. چرا؟ در ادامه جواب سوالتان را خواهید گرفت.



  چقدر؟...ADSL

در ابتدای راه‌اندازی قیمت‌ها بسیار بالا بود اما با بالا رفتن تعداد خدمات دهنده‌ها و شکل گیری بازار رقابت حالا می‌توان به قیمت‌های منصفانه امیدوار بود. برای دسترسی به ‌اینترنت ADSL با سرعت 128 کیلوبیت بر ثانیه به طور متوسط باید مبلغی در حدود 15 هزار تومان پرداخت کرد. سرویس دهنده‌ها اما راه‌های جدیدی را امتحان می‌کنند و می‌توانند به صورت کاملا منصفانه ما را برای پرداخت هزینه‌های بیشتر متقاعد سازند. ما به ‌این کار شیوه‌های نوین فروش می‌گوییم. در اینترنت ADSL با چیزی روبه‌رو هستیم به نام ترافیک حجمی.

ADSL، وایمکس یا اینترنت بی‌سیم؟

این عدد نشان می‌دهد که شما در طول هر دوره می‌توانید چه مقدار فایل دانلود کنید. این یک تصمیم کاملا شخصی است چون خودتان بهتر از هر کسی نیازهای‌تان را می‌شناسید. ضمن اینکه امکان خرید ترافیک حجمی‌در مواقع خاص وجود دارد. بر اساس قانون هر مشترک باید هر ماه مبلغی به عنوان آبونمان و مالیات پرداخت کند. سرویس دهنده‌ها معمولا این هزینه را در لیست تعرفه‌هایشان وارد نمی‌کنند.



  چقدر؟... وایمکس

این حرف‌ها بین خودمان می‌ماند. فلسفه وجود وایمکس به دو نکته مهم گره خورده است: سرعت بیشتر و قیمت کمتر. این سرویس به وجود آمد تا کاربران را خوشحال کند اما در ایران وضع فرق می‌کرد. ورود وایمکس به بازار نباید تحت هیچ شرایطی بساط سرویس دهنده‌های ADSL را به هم می‌زد. پس چاره‌ای نبود جز تعیین تعرفه‌هایی تقریبا برابر!

ADSL، وایمکس یا اینترنت بی‌سیم؟

همین حالا دوتا از بزرگترین خدمات دهنده‌های وایمکس یعنی مبین نت و ایرانسل یک منوی پیشنهادی تقریبا مشابه را پیش روی من و شما می‌گذارند که برای سرویس‌های 128 کیلوبیتی بین 15 تا 20 هزار تومان است. هر دوتایشان در فروش ویژه خود طرح‌هایی را معرفی کرده‌اند که کاربر می‌تواند با پرداخت هزینه بیشتر اشتراک خود را به صورت سه ماهه، شش ماهه و یا یک ساله خریداری کند. این طرح‌ها صرفه اقتصادی بیشتری دارند.



 چقدر؟... wifi

در این نوع خدمات هم باید حدود 20 هزار تومان پرداخت کنید. بعضی از سرویس دهنده‌ها قیمت‌های پایین‌تری در نظر گرفته‌اند تا مشتری بیشتری جذب کنند. آنها تبلیغات زیادی می‌کنند و تلاش دارند این نوع سرویس را کاملا مشابه ‌اینترنت ADSL جا بزنند. تفاوت اصلی این دو در نیازمندی به خط تلفن است. در سرویس wifi نیازی به خط تلفن نیست اما گول تبلیغات را نخورید چون باید به جای خط تلفن 50 هزار تومانی یک دکل بزرگ بالای ساختمان‌تان نصب کنید.

این دکل مثل آنتن گیرنده عمل می‌کند. هزینه نصب و راه‌اندازی دکل بالاست. در برخی مراکز مخابراتی ظرفیت شبکه ADSL تکمیل شده است و امکان ارائه خدمات نیست. تنها وقتی به سراغ wifi بروید که با چنین شرایطی روبه‌رو هستید و در یک آپارتمان بزرگ زندگی می‌کنید. با تقسیم هزینه نصب دکل بین ساکنان ساختمان خرید wifi به صرفه‌تر خواهد بود.

ADSL، وایمکس یا اینترنت بی‌سیم؟


 چقدر؟... تجهیزات

وقتی پای اینترنت ADSL وسط بیاید شما به یکسری تجهیزات خاص نیاز دارید که به آن مودم ADSL می‌گویند. مودم بین خط تلفن و رایانه قرار می‌گیرد و به شما امکان اتصال به شبکه را می‌دهد. این مودم‌ها در دو شکل عرضه شده‌اند؛ اول مودم‌هایی که با کمک سیم شبکه به کامپیوتر متصل می‌شوند و 50-40 هزار تومان قیمت دارند و دوم مودم‌های بی‌سیم با قیمت 50 تا 100 هزار تومان. نمونه‌های بی‌سیم به کاربر آزادی عمل بیشتری می‌دهند. بیشتر خدمات دهنده‌ها خودشان مودم می‌فروشند اما با قیمت‌های بیشتر. می‌توانید همان مودم‌ها را با قیمت کمتر در بازار پیدا کنید.

تجهیزات وایمکس گران‌تر است. همین باعث شده تا خیلی از کاربران همچنان به سراغ ADSL بروند و خبر برسد که 70 درصد ظرفیت شبکه وایمکس خالی است. در طرح‌های فروش ویژه می‌توانید با پرداخت حق اشتراک یکجا مودم رایگان یا با تخفیف دریافت کنید. این یک فرصت ایده‌آل است. حالا به تجهیزات wifi می‌رسیم؛ همان آنتن بزرگی که گفتیم قیمت زیادی دارد. سرویس دهنده‌ها معمولا برای نصب این آنتن 500 تا 600 هزار تومان دریافت می‌کنند به همین دلیل بهتر است هزینه آن را بین چند نفر تقسیم کنید.



 توصیه‌های درگوشی

با پرداخت حق اشتراک چند ماهه می‌توانید تخفیف‌های خوبی بگیرید. این موضوع در مورد هر سه نوع سرویس صدق می‌کند، پس فرصت را از دست ندهید. نکته دوم به درد متقاضیان خرید ADSL می‌خورد. در پروسه خرید این سرویس مرحله‌ای به نام استعلام خط تلفن وجود دارد و در آن سرویس دهنده از طرف شما درخواستی برای مرکز مخابراتی ارسال می‌کند.

مخابرات باید از نظر فنی تایید کند که خط تلفن شما امکان ارائه ADSL را دارد. در اصطلاح به ‌این کار «رانژه کردن»می‌گویند. در بعضی موارد مشاهده شده که اپراتورهای چرب زبان واحد فروش قبل از انجام این مرحله برای ارسال تجهیزات و گرفتن مبلغ قرارداد اقدام می‌کنند. اگر خط شما به دلیل استفاده از تجهیزات فیبرنوری قابلیت ارائه خدمات را نداشت چه می‌شود؟ یک فروشنده چرب زبان می‌گوید ما دستگاه را از شما پس می‌گیریم و هزینه را مسترد می‌کنیم.

آنها این کار را به شرطی انجام می‌دهند که جعبه مودم را باز نکرده باشید. موقع خرید سرویس وایمکس هم حواس‌تان به محدوده پوشش دهی باشد. در صورتی که ساختمان‌تان در میان چند ساختمان بلندتر قرار گرفته، چاره‌ای جز استفاده از تجهیزات پوشش دهی خارجی نیست. قیمت این تجهیزات بالاست. پس قبل از اقدام به خرید سعی کنید از پوشش دهی ساختمان خاطر جمع شوید.

با پرداخت حق اشتراک چند ماهه می‌توانید تخفیف‌های خوبی بگیرید. این موضوع در مورد هر سه نوع سرویس صدق می‌کند، پس فرصت را از دست ندهید. نکته دوم به درد متقاضیان خرید ADSL می‌خورد. در پروسه خرید این سرویس مرحله‌ای به نام استعلام خط تلفن وجود دارد و در آن سرویس دهنده از طرف شما درخواستی برای مرکز مخابراتی ارسال می‌کند


[ پنج شنبه 91/7/27 ] [ 11:54 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما اگر آب روی لپتاپ ریخت چکار کنیم؟!

گرچه بسیاری از افراد می‌دانند رطوبت، دشمن مدارهای الکترونیکی است و سعی می‌کنند در صورت امکان دستگاه‌های الکترونیک را از آن دور نگه دارند، ممکن است به هر دلیل این دستگاه‌ها که وجودشان دیگر جزئی از زندگی انسان شده باز هم در معرض آسیب ناشی از رطوبت قرار بگیرد. عرق بدن، رطوبت هوا، نوشیدن در کنار این دستگاه‌ها، غفلت‌ها و… مسبب چنین آسیب‌هایی خواهد شد.
اگر در آن شرایط قرار گرفتید اطلاعات پی‌آمده ممکن است راهنمایتان باشد.

از نقش سرعت عمل و دقت غافل نشوید. بلافاصله مدار اصلی انرژی را از وسیله قطع کنید. اگر موبایل است، حتی بدون خاموش‌کردن از راه فشردن کلید، سریع باتری را درآورید؛ اگر صفحه‌کلید، رایانه است، کابل آن را از ورودی کیس خارج کنید یا در صورتی که نقطه اتصال کابل خارج از دسترس است، کابل برق رایانه را بکشید؛ اگر لپ‌تاپ است، علاوه بر کشیدن کابل ورودی برق، بسرعت باتری را نیز درآورید. با هر لحظه دیرکرد امکان ایجاد یک اتصال حتی کوتاه در مدار و سوختن یا ایجاد اشکال در قسمتی از دستگاه محتمل‌تر می‌شود. دستگاه را برعکس و از طرف صفحه‌کلید روی حوله یا پارچه‌ای قرار دهید، ابتدا آن را روی آن بکشید تا رطوبت و خیسی جذب آن شده، سپس ضرباتی کوتاه، نرم و آرام و آهسته بر پشت آن وارد کنید.

دقت کنید ضربه آسیب بیشتری به دستگاه وارد نکند. دکمه سشوار را روی هوای سرد بگذارید و با حفظ فاصله اجازه دهید باد خنک از منافذ صفحه‌کلید یا مجاری پشتی وارد دستگاه شده، کار تبخیر و خشک‌ کردن رطوبت را سرعت بخشد.
گاهی مایع ریخته شده فقط روی سطح صفحه‌کلید پاشیده شده و جز رطوبت آب، املاح یا مواد دیر خشک‌شونده به همراه نداشته است. برای خشک‌کردن دستگاه در این مواقع نیازی به باز‌کردن اجزای آن نیست.
پس از انجام اعمال ذکر شده، ساعتی بعد می‌توان از دستگاه استفاده کرد، در غیر این صورت باید اقدامات بیشتر و مطمئن‌تری انجام دهید. اگر از طریقه باز‌کردن دستگاه آگاهی دارید، پیچ‌ها را باز کرده یا زبانه‌ها را جدا کنید تا به بُرد صفحه دسترسی پیدا کنید.
با این کار قسمت‌های خیس‌‌ را بهتر و سریع‌تر می‌توان خشک کرد. در غیر این صورت از کسانی که در این کار تخصص دارند کمک بخواهید.
بخصوص اگر مایع ریخته شده حاوی مواد دیر خشک باشد از روشن‌کردن دستگاه یا اتصال آن به جریان انرژی تا زمان خشک‌کردن و نظافت کامل مدار، خودداری کنید.

در صورت وجود مواد دیر خشک شونده، می‌توان از اسپری‌ها و دستمال‌های مخصوص نظافت مدارهای الکترونیکی یا حتی دستمال‌های مرطوب حاوی نوعی الکل که در داروخانه‌ها، سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های لوازم الکترونیک عرضه می‌شود برای نظافت بهتر مدار استفاده کرد.
توجه داشته باشید که حتی قطرات عرق بدن و نم باران هم ممکن است به ایجاد اتصالی و خرابی دستگاه منجر شود. گوشی‌های موبایل بیشتر در این شرایط قرار می‌گیرد؛ بیشتر دقت کنید.


[ پنج شنبه 91/7/27 ] [ 9:17 صبح ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
محبوب کن - فیس نما چگونه یک تبلت مناسب مبتنی بر ویندوز 8 خریداری کنیم؟

بنابراین انتخاب های زیادی چه به لحاظ قیمت و چه از نظر قابلیت ها پیش روی خریداران قرار دارد. در این میان تهیه یک دستگاه مناسب بیش از هرچیز بستگی به خواسته های  هر فرد دارد و باید بتواند آنها را تامین کند.
جیمز کندریک یکی از خبرنگاران زد دی نت است که به گفته خودش از یک دهه پیش تا کنون تبلت داشته و تجربه های زیادی در این زمینه دارد. تجربه هایی که می تواند به خریداران تبلت های مبتنی بر ویندوز 8 کمک کند. البته هر چند عنوان این مقاله تکیه بر ویندوز 8 دارد اما این توصیه های را برای خرید هر تبلتی می توان به کار بست.
اولین مرحله برای خرید یک تبلت مناسب تعین نوع دستگاه است. تبلت ها در حال حاضر یا به تنهایی استفاده می شوند و یا کی برد جداگانه ای همراشان هست که در صورت لزوم به دستگاه متصل می شوند. این هیبرید ها، مثل سرفیس مایکروسافت، در درجه اول تبلتند اما به عنوان لپ تاپ هم می توان از آنها استفاده کرد. این دستگاه برای افرادی مناسب تر است که بیشتر به تبلت نیاز دارند و فقط برخی مواقع و در موقعیت خاص امکان دارد از کی بردش هم استفاده کنند.
معمولا تبلت هایی که بالای 1.5 پوند وزن دارد اصلا برای استفاده طولانی مدت روی دست راحت نیستند. فقط تبلت های هیبریدی مثل سرفیس که کی بردش به طور کامل از صفحه جدا می شود را می توان با این وزن تحمل کرد .هر مدل دیگری که کی برد داشته باشد ولی هیبریدی نباشد را نمی توان بیش از چند دقیقه تحمل کرد و روی دست نگه داشت.
از نوت بوک و اولترا بوک های قابل تبدیل هم که یک صفحه چرخان دارند و این صفحه به شکلی می چرخد که زیر کیبرد قرار می گیرد ، می توان به عنوان تبلت استفاده کرد اما این لپ تاپ ها برای کسانی طراحی شده که بیشتر به نوت بوک نیاز دارند و فقط در بعضی مواقع می خواهند از تبلت استفاده کنند. بنابراین افرادی که در درجه اول به تبلت نیاز دارند بهتر است از خرید این دستگاه ها اجتناب کنند.
اگر وزن بسته نوت بوک قابل تبدیلی که می خواهید خریداری کنید بیش از 3 پوند باشد، اصلا برای استفاده به عنوان تبلت مناسب نخواهد بود. حتی اگر بسیار نازک باشد برای نگهداری در دست بیش از حد بزرگ و سنگین است. این دستگاه ها لپ تاپ های سبک خوبی هستند ولی بیشتر لپ تاپ اند تا تبلت!
وقتی موفق به تصمیم گیری در باره نوع دستگاه مبتنی بر ویندوز هشتتان (تبلت یا نوت بوک) شدید ، باید به دنبال سایز صفحه نمایش مناسب بگردید. تبلت های مبتنی بر ویندوز 8 موجود در بازار ، صفحه نمایش هایی بین 10 تا 13 اینچ دارند. شاید صفحه بزرگتر بهتر باشد اما بیشتر برای افرادی مناسب است که نوت بوک هارا انتخاب کرده اند یا اکثر اوقات می خواهد از تبلت هیبریدی شان به عنوان نوت بوک استفاده کنند.
سایز صفحه نمایش تعیین کننده وزن دستگاه است و تازه باید وزن کی برد را هم در نظر گرفت، وزن تبلت باید به گونه ای باشد که نگهداری طولانی مدت آن در دست، فرد را خسته نکند. بنابراین شاید تبلت های 13 اینچی که به طور کامل از کی بردشان جدا می شوند به نظر بهتر از مدل های کوچکتر باشند اما مسلما وزنشان هم بیشتر است.
تجربه نشان می دهد اگر وزن تبلت بیش از 1.5 پوند باشد برای در دست گرفتن چندان راحت نخواهد بود. بنابراین اگر قرار است بیشتر مواقع از تبلت آن هم بدون کی برد استفاده کنید ، پیشنهاد می کنیم تبلت بزرگ نخرید. تبلت از مواردی است که برخلاف سایر چیزها کوچکش خیلی بهتر از بزرگش می باشد. تبلت بین 10 تا 11 اینچ بهترین انتخاب است.
اما اگر لپ های قابل تبدیل را انتخاب کرده اید یعنی بیشتر مواقع می خواهید از تبلتان به عنوان نوت بوک استفاده کنید. در این موارد باید نوت بوک هایی با صفحه های بزرگتر انتخاب شوند.چرا که همه مدل های این نوع دستگاه ها برای حمل سنگین هستند پس فرقی نمی کند که کوچکتر باشند یا بزرگتر.
همه این توصیه ها منطقی و واضح به نظر می رسند اما متاسفانه اکثر مردم هنگام خرید آنها را رعایت نمی کنند. تبلتی که قرار است همیشه روی دست از آن استفاده شود باید تا حد ممکن سبک باشد تا شیرینی یک خرید خوب به تلخی تبدیل نشود. از طرفی سایز صفحه نمایش های نوت بوک های قابل تبدیل، اندازه کی برد آنها را هم مشخص خواهد کرد بنابراین نوت بوکی که خیلی کوچک باشد برای دستان شما راحت نخواهد بود. به هر حال خرید یک تبلت یا نوت بوک مبتنی بر ویندوز 8 همه کارهای کامپیوتری شما را دگرگون خواهد کرد ،بنابراین انتخاب تهیه دستگاهی مناسب اهمیت فراوانی دارد.


[ سه شنبه 91/7/25 ] [ 11:9 عصر ] [ آیسان ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

امکانات وب


بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 221482